Monday, March 25, 2019

مسئولیت مردم و اثبات خ واست ملی-میهنی

 پاسخ به هموطنی که گفت: مردم لایق دموکراسی نیستند!
 این جدلها شبیه داستان لحاف ملاست! و این مردم درکی از دموکراسی ندارند که بخواهند چنین واکنش معرفتباری از خود نشان دهند! و مشت نمونه ی خروار نیست و لابد با یک ترقه، باز توی سوراخ موش میروند... خب، نادیده هم نمیتوان گرفت که: میخانه اگر ساقی صاحب نظری داشت...میخواری و مستی ره و رسم دگری داشت!
البته مخاطب من، هیچگاه مردم عادی نبوده‌اند! درست که میتوان مردم را تهییج کرد و روی امواج مربوط موج سواری کرد! اما در ضمن میتوان این امواج را به ساحل امن معرفت هم هدایت کرد! چنین رویکردی اگر از سوی مدعیان راستینِ مردم نباشد، پس باید از جانب کدام کاسبکار سیاسی باشد؟!
مخاطب این سخن، آن نیروهای دارای کاریزما از اپوزیسیون کاذب داخلی تا اپوزیسیون راستین و کاذب خارجی است که دارای کاریزما هستند و قابلیت توسل به منابع قدرت و تریبون را دارند و میتوانند با مردم رابطه برقرار کنند و ایشان را با دعوت به آرامش به سمت و سوی فهم حقوق بنیادی خویش در یک میدان امن و دارای مجوز حضور، رهنمون شوند!
بالاخره سنگی است در تاریکیهای جهل مردم و طمع کاسبان اعتماد، برای صبوری و احترام به احقاق حقوق بنیادی خودشان... تا کسی به روشهای حقارتبار به دیگری تجاوز نکند!
البته که مردم باید هزینه های بیعت خویش را به روش منطقی بپردازند!
بویژه که بر اساس مکانیزم اعتماد سنتی، به یک قدرت مطلقه اختیار داده اند تا هر کاری خواست با سرنوشت خودشان بکند! خب او هم به قدر وسع هر کار خواسته کرده است! حالا پشیمانند؟ یا برای ابراز این پشیمانی در هراسند؟ شتر سواری دولا دولا نمیشود!
این ملت اگر پشیمان است باید این پشیمانی را از راه درست بیان کند! اگر هم به بیعت خویش جاهل بوده است، باید از طریق درست آن را بیان کند! و نقش پرچمداران دارای کاریزما هدایت درست این مردم برای آشنایی به خقوق بینادی شان از طریق مسالمت آمیز است! اگر هیچیک به روشهای مسالمت آمیز راستین آشنا نیستند لازم است که آشنا شوند!
وگرنه باید ثابت کنند که معنای پارادوکسیکال، براندازی مسالمت آمیز فرقه تبهکار یعنی چه؟
شترسواری که دولا دولا نمیشود!
براندازی در ذهن مردم و نظام یک معنا دارد! مسالمت آمیز یک معنا... جمع کردن این دو یعنی چه؟ اصلا چرا براندازی؟ مگر اکثریت این مردم در یک همایش ثابل اثبات بیعت خود را با اختیارات مطلقه ی قادر مطلقه شکسته اند که حالا یکهو میخواهند او را براندازی کنند؟
ول باید خواست اکثریتی خود را از این قانون اساسی اثبات کنند و بعدا بفهمند چه میخواهند!
خب طی کردن این مراتب بصورت گام به گام باید اثبات شود!
چه کسی میتواند اثبات کند که اکثریت مردم شامل تظاهرات دی ماه 96 بودند؟! که بخواهد بنایش را بر آن خواست ملی بگذارد! این یک چاه نمایی و یا در بهترین حالت خوش خیالی است که خود نظام به اپوزیسیون تزریق کرده است! با حرکتهای ری استارتی که خود میدان آن را باز کرد... البته که مردم خشمگینند! اما چرا کسی نمی پرسد که وقتی به منشاء یک امر آگاه نیستی نباید راجع به آن قضاوت کنی! بویژه که مردم تشکیلاتی عمل نکرده اند! اما این تشکیلات منسجم در کدام اتاق فکر طراحی و اجرا شد که توانست موج را برانگیزد و بر آن سوار شود؟
بوقهای صادراتی در اپوزیسیون میگویند این ما بودیم! و فرهیختگان ساده دل هم در قاب فراگیر تلویزیون بر این توهم دامن میزنند و آن را باورپذیر میکنند! البته که مردم مخالفند! اما کار صاحبان رسانه و کاریزما این است که این مردم را به سمت و سوی مافهمه هدایت کنند نه اینکه عقده های خود را بر شعله های درون این مردم با نیت خیر بار کنند! باید فرقی باشد بین یک پرچمدار بالغ با یک شهروند نابالغ. اصولا فرق یک سردار ملی با یک شهروند عادی در همین شکل هدایت است! بیهوده گاندی گاندی و نلسون ماندلا ماندلا نشد! نمیشود که یک مدعی مردمسالاری با در دست داشتن تریبون با همان ادبیات یک لمپن سخن بگوید! معلوم است که صاحب سرمایه باید تریبون را به چه کسی بدهد!
میخانه اگر ساقی صاحبنطری داشت...میخواری و مستی ره و رسم دگری داشت!
.
اگر قرار باشد چندماهی برای چنین شیوه ای از هزاران کیلومتر آنطرف تر، صبوری نکرد و انتظار داشت همین روایتهای جنایات زنجیره ای نظام با فحش و لعنت ادامه داشته باشد ونظام هم با امید به بخت و اقبال مورد انقلاب ضربتی مردم بدون برنامه و نقشه ی راه قرار گیرد... تا نهایتا شاید یک فیلم اکشن بزن بزن شبیه انقلاب 57 را از تلویزیون شاهید باشیم که جوانان چگونه پادگانها را فتح کردند و نه ارتش و نه سپاه هیچکدام مقابله نکردند...باید گفت که: از ماست که بر ماست!
برای من جالب حال برخی از هموطنانی است که به این راه حل‌های مسالمت آمیز و معرفتبار با پرخاش برخورد می‌کنند و فحش می دهند که ای بابا کی حوصله داره...زود تمومش کنید!...ما تا آخر هفته بیشتر وقت و حوصله نداریم... یا باید رژیم با همین ادبیات خشونتبار و با روشهای خونین مسالمت آمیز خودجوش توسط پرچمداران اطلاعاتی در داخل عوض شود... و یا دیگر بازی نمیکنیم...!
درست که تظاهرات دیماه بر موج مردم غیرتشکیلاتی آغاز شد!
بدیهی است که مردم ناراضی اند!
اما باور کنید که شور دادن به آن و گسترش آن به دهها شهر و تدارک شعارهای همخوان و یکپارچه توسط نیروهای اطلاعاتی بود... آنهم برای خالی کردن باد و شناسایی موقعیت و منحرف کردن مردم و سمت و سو دادن...و هزار هدف مقدس دیگر...
من نمی فهمم چرا آنها که بر شعارهای دی ماه 96 تاکید میکنند اصلا به ذهنشان خطور نمیکند که این شعارها برساخته ی کجا بود؟ چرا مایلند یک داستان و رؤیا را هی با خود تکرار کنند و در آن بدمند؟
چون این رؤیا بسیار قشنگ و آرامش بخش است!
مردم ناراضی اند! حتی آماده ی جنایت و خونریزی اند!
اما تظاهرات هماهنگ در دهها شهر در دی ماه 96 یک پروژه بود و این پروژه در دست اپوزیسیون مستقل نبود!
همواره سرمایه گذارانی هستند که روی ارتزاق مبارزین خوش خیال، بر خیالات خوش تزریقی، سرمایه گذاری کنند!

No comments:

Post a Comment

کاروان میلیونی دفاعی صلح در اوکراین

# کاروان_میلیونی_دفاعی_صلح   در  # اوکراین تقریبا مطمئنم که مردم # اوکراین قربانیِ کاسبی و تبانی شرق و غرب در سناریوهای نظم نوین جهانی تو...