نخود سیــــــــــــــــــــــاه
*****************
نوشته ای در دی 1392
امروز توی مملکت ما یک جشن پنهان ملی موج میزد که ناشی از برداشتن اولین گام اجرایی لغو تحریمها و بهبود روابط ایران و اروپا و امریکا بود. امروز تحت نظارت ام پی تی حکومت ایران به اولین گام توافق محدودیت غنی سازی تن داد و اروپا هم به به تعلیق بخشی از تحریمها رای داد و همچنین "کری" وزیر خارجه ی امریکا اعلام کرد امریکا هم بخشی از تحریمها را لغو خواهد کرد!!!!! متعاقبا دلار و طلا هم در بازار ایران تکانی خورد و ارزان شد و یک جورهایی شوق و امیدی توی چشم مردم به چشم خورد!! اما فارغ از این روزنه های امید به صلح به نظر من نکته اینجاست که این امید بی پایه و سطحی است! چرا که حکومت مطلقه ی فرد بر جماعت آن هم به نام خدا و "حقیقت" هر عملی انجام دهد در جهت تثبیت مبانی دیکتاتوری میلی خود است نه احقاق اراده ی ملی و غیرخودی . تا هنگامی که مبنای هر عملی اراده ی آزاد ملی نباشد، هر گشایش و کنش و واکنشی در زمینه های مختلف از جمله فرهنگی و یا اقتصادی نهایتا در خدمت قدرتهای برتر حاکمه خواهد بود که منافعشان در تضاد با اراده ی مردمی و ملی است که در نتیجه ملت را مسخ و از احقاق و اعمال اراده ی خود دور خواهد کرد. از سویی دولتهای قدرتمدار و استعمارگر هم به فکر منافع خود هستند نه منافع متقابل و یا بلوغ و منافع ملتی دیگر. وقتی منافع متقابل ملل را قدرتهای انحصارگر تعریف کنند نه ملتها هر گونه اعمال قدرت آنها در دراز مدت بر خلاف منافع ملتها خواهد بود. روابط اخیر بین حکومت ایران و دنیای غرب هم از همین اصل تبعیت میکند و تا احقاق دموکراسی در ایران هیچ رفتار سیاسی و اقتصادی حکومت به نفع مردم نخواهد بود. به نظر من این بازیهای تاخیری تنها مردم را گم و گیج و معضلات زندگی ناسالم آنها را به گره ی کور تبدیل میکند. دنیا اگردرستکار است باید بر استقرار دموکراسی و حقوق نسبی تمام ملتها و حقوق نسبی بشر زوم کند نه تنها به معلولهای ابزاری همچون برتری نظامی و یا خطری به نام انرژی اتمی! که البته اگر این نباشد قدرت مطلقه از ابزار دیگری برای اعمال زور بر مردم خود و جهان استفاده خواهد کرد. استقرار و تحمیل و توسعه و صدور رای خود به حکم زر و زور برتر.
تبلیغات بین المللی دول قدرتمدار برای به راه آوردن حکومتهایی که ساز ناکوکند و به نوعی دیکتاتورند، تنها بر راههای انحرافی تاکید میکند نه راه اصلی. حکومت مطلقه ی فرد بر یک ملت هیچگاه زبان یک ملت نیست که جامعه ی بین الملل بخواهد رفتار آنرا ملاک اراده ی یک ملت بداند. در واقع عادی شدن روابط امریکا و اروپا و جهان با حکومت ایران بدون در نظر گرفتن اراده ی ملی تنها به زیان ملت ایران خواهد بود چرا که تثبیت قدرت یک حکومت تمامیتخواه به تزلزل قدرت اراده ی مردم منتهی خواهد شد ... چرا که خانه از پای بست ویران است...خواجه در بند نقش ایوان است.
خیام ابراهیمی
دی ماه 1392
*****************
نوشته ای در دی 1392
امروز توی مملکت ما یک جشن پنهان ملی موج میزد که ناشی از برداشتن اولین گام اجرایی لغو تحریمها و بهبود روابط ایران و اروپا و امریکا بود. امروز تحت نظارت ام پی تی حکومت ایران به اولین گام توافق محدودیت غنی سازی تن داد و اروپا هم به به تعلیق بخشی از تحریمها رای داد و همچنین "کری" وزیر خارجه ی امریکا اعلام کرد امریکا هم بخشی از تحریمها را لغو خواهد کرد!!!!! متعاقبا دلار و طلا هم در بازار ایران تکانی خورد و ارزان شد و یک جورهایی شوق و امیدی توی چشم مردم به چشم خورد!! اما فارغ از این روزنه های امید به صلح به نظر من نکته اینجاست که این امید بی پایه و سطحی است! چرا که حکومت مطلقه ی فرد بر جماعت آن هم به نام خدا و "حقیقت" هر عملی انجام دهد در جهت تثبیت مبانی دیکتاتوری میلی خود است نه احقاق اراده ی ملی و غیرخودی . تا هنگامی که مبنای هر عملی اراده ی آزاد ملی نباشد، هر گشایش و کنش و واکنشی در زمینه های مختلف از جمله فرهنگی و یا اقتصادی نهایتا در خدمت قدرتهای برتر حاکمه خواهد بود که منافعشان در تضاد با اراده ی مردمی و ملی است که در نتیجه ملت را مسخ و از احقاق و اعمال اراده ی خود دور خواهد کرد. از سویی دولتهای قدرتمدار و استعمارگر هم به فکر منافع خود هستند نه منافع متقابل و یا بلوغ و منافع ملتی دیگر. وقتی منافع متقابل ملل را قدرتهای انحصارگر تعریف کنند نه ملتها هر گونه اعمال قدرت آنها در دراز مدت بر خلاف منافع ملتها خواهد بود. روابط اخیر بین حکومت ایران و دنیای غرب هم از همین اصل تبعیت میکند و تا احقاق دموکراسی در ایران هیچ رفتار سیاسی و اقتصادی حکومت به نفع مردم نخواهد بود. به نظر من این بازیهای تاخیری تنها مردم را گم و گیج و معضلات زندگی ناسالم آنها را به گره ی کور تبدیل میکند. دنیا اگردرستکار است باید بر استقرار دموکراسی و حقوق نسبی تمام ملتها و حقوق نسبی بشر زوم کند نه تنها به معلولهای ابزاری همچون برتری نظامی و یا خطری به نام انرژی اتمی! که البته اگر این نباشد قدرت مطلقه از ابزار دیگری برای اعمال زور بر مردم خود و جهان استفاده خواهد کرد. استقرار و تحمیل و توسعه و صدور رای خود به حکم زر و زور برتر.
تبلیغات بین المللی دول قدرتمدار برای به راه آوردن حکومتهایی که ساز ناکوکند و به نوعی دیکتاتورند، تنها بر راههای انحرافی تاکید میکند نه راه اصلی. حکومت مطلقه ی فرد بر یک ملت هیچگاه زبان یک ملت نیست که جامعه ی بین الملل بخواهد رفتار آنرا ملاک اراده ی یک ملت بداند. در واقع عادی شدن روابط امریکا و اروپا و جهان با حکومت ایران بدون در نظر گرفتن اراده ی ملی تنها به زیان ملت ایران خواهد بود چرا که تثبیت قدرت یک حکومت تمامیتخواه به تزلزل قدرت اراده ی مردم منتهی خواهد شد ... چرا که خانه از پای بست ویران است...خواجه در بند نقش ایوان است.
خیام ابراهیمی
دی ماه 1392
No comments:
Post a Comment