Thursday, September 17, 2015

امید و تدبیر

مرده بُدم زنده شدم؛ گریه بُدم خنده شدم
دولتِ عشق آمد و من، دولتِ پاینده شدم (مولانا)
...................................
امید و تدبیر
=======
گـُـــم به ناســـو
امیدِ من به تدبیرِ آفتابِ تــــوست، ای دولتِ مهر!
بر کلاهِ گشادِ مترسکِ این بـــاغ،
اگر نــــور نمی‌باری
کمی آتش ببار!
تا پتکِ هراس
بر دلِ نازکِ قناری‌ها بســـوزد!
که برتمامِ شاخه‌هایِ عقیمِ جنگل
چشمانِ زمردینِ- و نه یاقوتیِ- ابلیسِ تو برگ‌اَند،
وقتی که شیطانکها
با آفتابه‌ها‌‌یِ عتیقه‌یِ مِسی
"سقایِ خون" به ریشه‌هایِ سبزِ امروزند؛
تا که خــــون خنجر دَمَد
از مژه‌هایِ سربیِ هر نوزاد
که صلاحیتِ رنگینِ نطفه‌‌هاشان تصویب شده
در تناسلخانه‌ی تولیدِ انبوهِ سربازانِ یک "وهم".
دور نیست که بهشتِ مردوک پر شود
از نطفه‌هایِ اصلاح شده‌یِ ایمانی که خدا بالا می آورد؛
ای بتِ دیروزِ خدای مرده!
ای خدایِ زنده‌یِ بت‌های امروز!
امید من به تدبیر آفتاب تــــوست، ای مـــهر!
بر کلاهِ گشادِ مترسکِ این بـــاغ
نور اگر نمی‌باری
کمی آتش ببار!
تا خوشخوانیِ روبهانِ پیر
در گوشِ کلاغهای ریزه خوار بسوزد!
که هر ناله را با قـار و غــــورِ نیـــاز
مثله کنند به غارهایِ گریز و نمــــــاز
تا زَهرِ کامِ خویش، در جامِ شوکرانم قی کند یک "من"
-این شهوتِ خمارِ پرده دار-
...
تمام جنگل
به دوربینِ مدار بسته‌یِ نگاهِ تو تجهیـــزند
به هر لانه و کُنام و غار و کوخی
تمام پنجره‌ها بسته و‌
جز قابِ حقیرِ سیما‌یِ شیطانِ اکبر
بر دیوارهای بت‌خانه
مکاشفه‌ای آویزان نیست.
به نامِ "تو" که نیستی و، هستی!
به کامِ "او" که هست و، نیست!
میانِ این‌همه لاشه‌یِ موش و سوراخِ موش
امیدِ من به تدبیرِ آفتابِ توست،
ای دولتِ مِـــهـر!
ای سویِ ناسو
ای پیدایِ ناپیداهای دور
ای دوربینِ ذره‌بین‌هایِ دوربین‌هایِ‌ کـــور!
................................................
خیام ابراهیمی
26 فروردین 93

No comments:

Post a Comment

کاروان میلیونی دفاعی صلح در اوکراین

# کاروان_میلیونی_دفاعی_صلح   در  # اوکراین تقریبا مطمئنم که مردم # اوکراین قربانیِ کاسبی و تبانی شرق و غرب در سناریوهای نظم نوین جهانی تو...