Friday, September 18, 2015

اخبارِ شبِ قدرِ "ملتی صفر"، در جوارِ جهانی به هیئتِ 5+1

اخبارِ شبِ قدرِ "ملتی صفر"، در جوارِ جهانی به هیئتِ 5+1
(بی"تـــــو"، از هر طرف کشته شود، به‌نفعِ شیطان است!)
==================================
مقدمه:
دوست دارید دروغ بشنوید یا راست؟
راستش، بر این گمانم که معرکه بر سَرِ باورپذیرکردنِ چالشی منطقی با پوستینِ "ملتی مالباخته" بر قامتِ اُمّت و حکومتی غاصب و قانونی است! و نیز "هدف" افزودن بر حجمِ بادی است در سر و معده‌ی ملتی عقیم که رها شدن و ترکیدنش به همه ثابت خواهد کرد که با وجودِ دوپینگِ تاریخی و بی‌مصرفِ افتخاراتِ ملی و فرهنگی، قانونا در میهنِ خود و در جهان هیچ‌کاره‌اند و این ملت برای کوره‌هایِ "اراده سوز و نسل کشِ" دزدانِ بین‌المللی و غاصبانِ داخلی، بیش‌تر از سوختی فسیلی نمی‌ارزد! مستقل شدن از چشم‌آبی‌ها و دروزاه‌هایِ‌تمدن‌ِبزرگ بدونِ تن‌دادن به جامعه‌یِ‌مدنی پیشکش!
.
نکته: هیچ‌یک از این پنج‌تن بعلاوه یک، هیچ تمایل و اصراری ندارند تا طرفشان اراده ملی یک ملت باشد؛ آن‌ها (لااقل منهای روسیه و چینِ کاسبکار) در ادبیاتِ دیپلماتیکِ بین‌المللی، شعارها و فحاشیهایِ خصمانه، گروگان‌گیری و تروریسم و تقیه‌ی یک اُمّت را در نقضِ آداب و قواعد و قراردادهایِ بین‌المللی، فریبکاریِ یک ملت پنداشته و آنرا بزرگترین خطر برای امنیت خاورمیانه و جهان غرب می‌دانند! آن‌ها گویا بیشتر راضی‌اند این‌بار طرف‌حسابشان نه یک ملت بلکه پوسته‌یِ مطلقه‌ اما دست‌بسته‌ و ضخیمِ یک هسته‌یِ توخالی باشد. گویا این‌بار آن‌ها تصمیم گرفته‌اند با سردارِ پرده‌نشینی همچون "قذافی"، و یا با رهبر متجاوز به عنفی همچون "صدام حسین" به‌توافق برسند، تا این‌که اراده کنند از بمبهایِ کوه‌شکن‌شان برای نابودیِ حفاظهایِ 7/5 متری و بِتُنی"فردو" میان کوههای قم و تاسیساتِ "نطنز" و "اراک" و بوشهر و احیانا کل پایگاههایِ نظامیِ سپاه و ارتش از راه هوا بهره ببرند! آن‌ها این‌بار به یک لیبی و عراق لت و پار و سوریه‌یِ چهل‌تکه نیازی ندارند، چون همچون طالبان در افغانستان، این‌بار نطفه‌یِ داعش را کاشته‌اند، آنها به یک شریک منطقه‌ای برای مقابله‌یِ اصولگرایان شیعی با اصولگرایان اهل سنت داعش، جهت معامله با عربستان و اعراب و دریک کلام بازی در زمین ملتهای منطقه با کمک قدرتهای غاصب این ملتها نیازمندند، آنها به یک "امّتِ تحتِ کنترل" نیازمندند، تا مثل بمبِ‌ساعتیِ از کار افتاده، بهانه‌ای مستمر برای کنترل منافع خود و "صهیونیسمِ پنهان در اسرائیل" داشته باشند!
آنچه مسلم است آنها برخلاف ادعای خود، به یک ملتِ مدنی نیازمند نیستند!
و البته برای ملتی که بخواهد در دوران مدنیت، برایِ بی‌اختیاری و امت ماندن خود به شکلِ اجتماعیِ دورانِ بربریت شادی کند، معجزه‌ای اتفاق نخواهد افتاد! حتی با تضرعِ مؤمنین در شبهایِ قدر، معجزه‌ای برای ملتی که بنامِ خدای زنده در وجدان، با توسل به خدای مرده‌یِ موروثیِ محبوس در دستِ پرده‌داران، به بت‌پرستی و برده‌بودنِ قانونیِ خود خشنودند، وجود ندارد. هرگز!
... إِنَّ اللّهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ... ( 11- رعد)
... در حقيقت خدا حالِ قومى را تغيير نمی‌دهد، مگرآنکه آنان حالِ خود را تغيير دهند...(11-رعد)
.
1- نمایشِ توافقِ شیطانکی با (شیطانکها بعلاوه‌یِ شیطان بزرگ)
فردا "سه شنبه هفتم جولای"، شبِ قدرِ "عددِ صفر" مقابلِ جهانی به نامِ (5+1) است.
توافقِ هسته‌ایِ جهانی تفکیک شده در عددِ شش (5+1)، با پوسته‌یِ عددِ صفری که قوّتِ مغزِ هسته‌اش را که اراده ملی است، گربه‌هایِ عابد خورده‌اند و دیوارهایِ قلعه‌اش در تصرف پرده‌دار کعبه‌ای است که بُت‌هایش بازسازی شده‌اند تا "دیوارِ تحریم" را بشکنند و پول‌های مالباختگان را پس بگیرند تا هر چه زودتر هیزمی بخرند برایِ تقویتِ بشار اسد و حوثی‌ها و حماس و لبنان و عراق و هر اجنبی که بتواند داستانِ هزار و یکشب را لااقل تا پایانِ عمرِ "بَدَلِ ابوبکر بغدادی" سریالی کند، و نیز کارخانه‌هایِ اسلحه سازیِ هر چه عدد شش (666) را روشن نگاه دارد، تـــا نابودیِ کامل اراده‌هایِ ملی در خاورمیانه... اگر شیطانک در شیطان بزرگ ذوب شود، ائتلافِ روس و ترک و عرب و بنی‌اسرائیل به آتش بازی ادامه خواهند داد، و اگر ذوب نشود باز خود شیطان بزرگ به آتش بازی ادامه خواهد داد.
نتیجه: تا "تـــــــــــــــو" در متنِ میدانِ قانون اساسی نباشی، تا سیاهی لشکرِ یک کارگردانِ پشت صحنه باشی، بدان که همواره در حاشیه‌ای و هیزم کوره‌هایِ نسل‌کشانِ نــــرم و سختی! تقدیر و شب قدرِ تــــو این است! ای اهلِ گریه و خنده‌هایِ پــــــوچ اندر هیـــچی، که به‌وضویی درست، فُرادا اسید می‌پاشی به فردیت فرد و به‌جماعت تجاوز می‌کنی به فرد... واجب قربة الی الله...و در پناهِ قانونِ حقی که پشه‌هایِ غیرخودی را در هوا می‌زند! اما...
.
2- معجزه‌ای برای رانتخوارنِ بورسیه
بورسیه‌دارانِ بیسوادِ مؤمن به قدرتِ اعظم، علنا موردِ تفقدِ غاصبِ کینه‌توزِ بیت‌المال قرار گرفته‌اند! این یعنی بیسوادهای مؤمن با نمره‌یِ یازده از وسعت وجودی و رانتِ بیست از قدرت اعظم و دانشگاههایِ استعمارِ پیر، در سالهایِ آتی، هیئتهایِ علمیِ دانشگاهها و مراکز علمیِ مالباخته‌های بینوا را غصب خواهند کرد، تا موریانه‌هایِ قدرتِ اعظم از درون و بیرون، محتوایِ تک تکِ سلول‌های ایران خانم را بمکند. این یعنی در شب قدر عاقبت فرهنگی و علمیِ یک ملت به دستِ میمونهایِ بیسواد و تیرخلاص‌زن و احیانا نابغه‌هایِ لمس درونِ لوله‌هایِ آزمایشگاهی، رقم خواهد خورد! که جملگی قصد دارند "علوم انسانی" را به "علوم حیوانی" تبدیل کنند و به آن حیوانِ بدویِ بربرها لباسِ فاخری شبیه کشیشان دادگاههایِ انکیزاسیون بپوشانند! و ضمنا یکبار دیگر اثبات شود که بادی که یک شبهه روحانی از زبان مردم رها می‌کند، پژواکِ طوفانش، میتواند اراده ملت را گمراه و پرپر کند تا کم کم، زبانِ بریده‌ و مغبون مطالباتِ ملی بیاموزد که عاقبتِ غلطِ اضافیِ مردمسالارانه چیست؟! افطاریِ فریب در شب قدر، نوشِ جانِ ملتِ عقیمِ دِل‌شاد و روحانیِ معتدلِ دِل‌واپَس!
.
3- شبِ قدرِ ملتی که قانونا هیچ است!
چه توافق بشود چه نشود، "تــــــــــــو" با تمام میراثِ ملی و شیرین‌زبانیِ شاعرانه‌ات، نه روغنی در بادیه‌یِ وجود امروزت داری که به شکم بمالی، و نه آردی در الکِ اراده‌یِ سوراخ سوراخت مانده تا حلوایِ "زنده به گوریِ" خویش را بپزی! تنها قدرِ تو در انتر شدنِ قانونی برای یک لوطی است که مالک توی بی اختیار و اراده است که حتی از تائید و تکرار کلماتی که از حقوق تو دفاع می‌کند می‌ترسی. در شبِ قـَــدر بسیار گریه کنید ای دلخوشانِ هیـــچ اندر دلِ هیـــچ! صفری که شمائید خنده و گریه‌اش یکی است! تا پـرچم تو در دستانِ ظریفِ یک پرده‌دارِ حرامخوار است، چه توافق بشود چه نشود تو باخته‌ای! به چه دلخوشی؟ و خنده‌ها و گریه‌هایت برای چیست؟ تو تمام بادِ درون عددِ صفری که پوسته‌اش قانونی حرامخوار است که تو را به بازی نمی‌گیرد! دلخوشی‌هایِ تو ورژنِ دیگری بر تریاک و کراک و افیون است. تودهنیِ لوطی به انتری که با رانتِ بورسیه‌ها بازی کرد، خط و نشانی است از سویِ حکومتِ بورسیه‌دارانِ بیسوادی که قرار است پس از فارغ التحصیل شدن نقش موریانه‌ها را در ته‌مانده‌ی وجودِ تو به پایان برسانند! تا تو هیــــچ بمانی! حالا بخند و دلشاد باش! یا گریه کن! در بن‌بستِ بیچارگی، برای هر دو کار بهانه‌های سرخوشی هست! سبک شدنهای بعد از گریه و خنده تو را آن قدر بی وزن می‌کند تا با فوتی، پرت شوی به قبرِ نقطه‌یِ پایانِ شعرهایِ بند تنبانی!
با این قانونِ مرده پرور، فرقی بین گریه و خنده‌ات نیست. شب قـَـدرِ "تــــو" در پایِ دربِ باغِ سبزِ "قانونِ اساسی" چون عاقبتِ بدبو و بی‌قدرِ گربه‌ای هلاک در حجله‌ی "آری یا نه" شده است. راه سومی نیست! با منی یا بَر منی؟! در هر دو صورت تو مرده‌ای! راه سومی نیست! چگونه بویِ گندِ این "گربه مُرده" را حس نمی‌کنی؟! بویِ گندی که تمامِ فضای واقعی و مجازی را تا خصوصی‌ترین نجواهایِ شبانه‌ات گرفته تا خون خود را به تو تزریق کند! چرا؟ شاید به خاطرِ سکونِ "خـــونِ اختیار و اراده و معرفت" در رگهایِ گرفته‌یِ آن جانِ عقیمی که در فسادِ قانونِ اساسیِ مُرده‌پرورِ این بَدَنِ سوراخ سوراخ مدفــــون است!
شب قدرتان مبارک باد! ای مبهوتان بی معرفت!
ای مؤمنین و زنده‌به‌گورانِ منتظرِ معجزاتِ غرب و شرق!
که ایمانِ بُهتی که به اعجازِ عصایِ موسا خریده شود، به گوساله‌یِ سامری فروخته خواهد شد!
که معجزه خود تویی که پنهانی!
........................................
خیام ابراهیمی
14 تیر 1394

No comments:

Post a Comment

کاروان میلیونی دفاعی صلح در اوکراین

# کاروان_میلیونی_دفاعی_صلح   در  # اوکراین تقریبا مطمئنم که مردم # اوکراین قربانیِ کاسبی و تبانی شرق و غرب در سناریوهای نظم نوین جهانی تو...