Thursday, September 17, 2015

رقصِ مرگ

رقصِ مرگ
=======
فریبــــا فریب!
رقصیدند و
نرقصیدند
به یاد مرگ رابطه.
مُقنّیِ غَنایت نمی‌شوند!
خواندی: "مرا بخوان،
و نمی‌خوانم‌اَت هرگز!"
که نئونهایِ سِتـَروَن
در بن‌بستِ شعری به‌نامِ زندگی
مرگی به نام ِشــــعـر می‌زایند!
تا یتیم‌خانه‌ها پـُــر شوند از شـعــر
در هیاهویی برایِ هیــــچ،
_وقتی در تشیــعِ جنازه‌یِ شاعری
هـیــــچ شاعری کم نشد!_
تبِ خوانده شدن
در زمهریرِ نخواندن
یخ میزند چشمان خالیِ مجـــاز را!
پشتِ ستیغِ مجازآبـــاد
مِهر می‌طلبد یتیمی
با چاپِ هزارمِ فقیری
به نام زندگی
مرثیه‌یِ رابطه را،
در والسی یک نفره.
------------------------
خیام ابراهیمی
8 بهمن 1392

No comments:

Post a Comment

گنج با کدام نقشه راه؟

گنج، با کدام #نقشه_راه ؟ چرا کسی آدرس را درست نشان نمیدهد؟ مگر می‌شود همه گنج بخواهند اما تنها با تمجید از گنج و با شعر و شعار و ناسزا ...