طعمِ اسیدِ سکوتِ اژدهایِ‌هفت‌سر، در کامِ مردم

تقدیم به داعشیانِ اسیدپاش:
طعمِ اسیدِ سکوتِ اژدهایِ‌هفت‌سر، در کامِ مردم*
=============================
اژدهایِ خون‌آشامِ داعش‌مسلکان، به تعدادِ مراتبِ آسمان و دریا هفت سر دارد.
اِی اَســیدِ دینِ تو چون اژدهایِ هـــفت‌سَر
کرده زخمی روی و دل، از ملتی در هر گـُذَر
ای تو زنجیــــرِ بلایِ داعشان در پــایِ مـــا
ای تو بُت کرده خودت را جایِ وجدانِ بشر
مردِ میدانِ کدام عفریته‌ای، ای هرزه دین!؟
چــــون تو را زاده به مامِ میهنی بی مـادر؟
کرده‌ای خود را نگهبانِ زنِ چادرنشین
گرگ را جاسوسِ بره، بره‌ها را دَربـِدَر
می‌فروشی خواهرت را یکصد و پنجاه دلار(1)
می‌خری او را به حُکمِ پرده‌دارِ پرده دَر
عربده‌هایت بـرای مردمی در صـحنه بــود!
وَ سکـــوت‌هایت مُـجـوّز بهرِ دزدِ بی پـــدر.
خودسران را خودسری باید، در سودایِ سَر
"سَروَران" را سَـــــروَری باید بی پروایِ سَر
اَمرِ معــروفِ خران را، نهیِ از منکر سزاست
مـلتی باید به‌پــــــا‌خـیـــزَد برایِ دَفعِ شَــــر
دینِ انصـــــارِ خودآئین، تحفه‌ای بهرِ خودت!
"امنیت" افسانه‌ای‌است، معناش در مَأوایِ خر
بیتِ بیمارِ تو را جز حرفِ آتش چاره نیست
داعشی را داعشی‌وار نسخه‌یِ درمــان بِبَـر!
----------------------------------------------------
خیام ابراهیمی
26مهر 1393

*این نوشته‌یِ موزون اما پرخطا، بداهه‌ای است تقدیم به توده‌هایِ درهم شکسته‌ و اراده‌هایِ ملی، و مردمِ بی‌سرِ و بی‌کَسِ خاورمیانه.
در سکوتی معنادار، آیا اسیدپاشانِ داعشی تشنه‌یِ مقابله‌به‌مثل و قصاصند؟ کدام قانون و چه قدرتی به این جنایتکاران مجوز چنین ترکتازی را در روز روشن می‌دهد؟ آیا در غیابِ امنیتی ملی در میانِ مدعیانِ متنوعِ اسلام در خاورمیانه، "مردم" خود باید با داعشیان و آمرانِ به معروف رنگارنگ مقابله‌به‌مثل و آنان را نهی از منکر کنند؟
در مقابلِ تفکرِ متجاوزانه‌یِ بوکوحرامها و طالبان و داعشیان ملبس به لباس دین، چه باید کرد؟ تفکری جزمی و ویرانگر و فاسد که در ردایِ عوام‌فریبانه‌یِ "الله" و "حق"، جز بر باطل و فساد و غارتِ منابع ملی ملتها و جنایت به نام الله نیفزوده است. تفکری بت‌پرستانه که سالها پیش در میدانِ صهیونیسم زاده شد و برایِ سلطه و مطامعِ بین‌المللیِ امپریالیسم و کاپیتالیسم و تضعیف و نابودیِ قدرتهایِ ملی در خاورمیانه، از دلِ ایدئولوژیِ بی‌جان و بت‌پرستانه‌یِ سنتی که نیازمندِ بردگی و بندگیِ ذهنی به رهبرانِ دینی (و نه خدایِ حی و زنده) است، جان گرفت. این ایدئولوژی‌هایِ شبهه‌دینی که با کژفهمی و خودسرانه، ایمانِ خصوصی و سوء تفاهم برانگیز را بصورت یک ایدئولوژی مطلقگرا، اجتماعی می‌خواهند، و احکامِ ِ برده‌داریِ دورانِ بَدَوَیت را که مشمولِ زمان و مکان بوده، به‌نامِ خدای زنده که وکیلی برایِ خود تعیین نکرده، به دورانِ مدنیت تعمیم میدهند، سالهاست که در ظواهری عوامفریبانه و رنگارنگ، با لطایف‌الحیل، با میدان دادن به رهبرانِ دگم‌اندیش و کینه جو و تمامیتخواه، به امرِ به معروفِ جهان برخاسته‌است، و پس از پروژه‌هایِ منطقه‌ای و افغانستان، اینک در شام و عراق و میانِ ایزدیان و کوبانی و مردم منطقه، جنایتهایِ علنی می‌آفریند و اسیدِ سلطه‌یِ خود را در معرضِ دیدِ رهبرانِ تمامیتخواهِ جهان، بر رخِ مردمِ بی‌کس می‌پاشند! در این سکوتِ چندش‌آور و نمایشِ جنایتبارِ متحدین و متفقینِ ایدئولوژی‌ها و جهان‌بینی‌هایِ بت‌پرستانه، که خدایشان مرده و موروثی است، "خدایِ زنده" جز اراده و وجدانِ بیدارِ مردم بی‌کس که به تعبیری تک تکشان مصادیقِ اراده‌یِ خدا و "خلیفة الله" هستند، نیست! بر این مبنا، ظاهرا مردم باید خود به حال خویش چاره کنند، نه این و آن و نه یک و یا چند خلیفه که خدایِ زنده را در بتخانه‌هایِ شبهه علمیِ خود مصادره کرده اند! که از رهبرانِ تمامیتخواهِ عالم، جز موج‌سواری و بازی با اراده‌های ملی، و فرصت سوزی در جهتِ تثبیتِ امنیت‌هایِ میلیِ خود، آبی برای مردمِ بی‌پناهِ کوبانی‌ها گرم نمی‌شود.
...
(1) در خبرها خواندیم که داعشیان، تحت عنوان "احیاء برده داری پیش از روز قیامت"، به‌منظور احیاء شریعت اسلام، و به تبعیت از جنگهایِ صدرِ اسلام، زنانِ اسیرِ مسلمانی را که قبل از حمله تحت ولایتشان نبوده‌اند را، در مناطقِ متصرفه، به عنوانِ برده‌یِ جنگی، به 150 دلار در بازارها می‌فروشند!
...