Thursday, September 17, 2015

لطفا شکایت کنید!

لطفا شکایت کنید!
===========
* هـُـش دار و مژده: این نوشته، نامه ای است ساده، از سویِ یک انسان به انسانی دگر؛ و هیچگونه خطری برای چشم و گوش و تشویشِ اذهانِ عمومیِ مردمِ "آگاه" و همیشه در صحنه ندارد! که "آگاه" با "واژه و نگاه" مشوش نمیشود، هیچ گاه!
...................................................................................................................
ریاستِ محترمِ دولتِ منسوبِ اسلامیِ حاکم بر ملتِ ایران
جناب آقای روحانی!
با سلام.
موضوع: احقاقِ حق ملی ایرانیانِ محذوف از نظام تصمیم سازی و تصمیم گیری.
(بگذار مردم راه بهشت را خودشان انتخاب کنند!)
در آغاز به چند فراز از سخنان آقای خمینی در سال 57 (در بهشت زهرا)، و سخنان اخیر جنابعالی اشاره میکنم:
1) آقای خمینی: ... چه حقی آنها داشتند که برای ما سرنوشت معین کنند هر کسی سرنوشتش با خودش است، مگر پدرهای ما ولی ما هستند؟ مگر آن اشخاصی که در صد سال پیش از این، هشتاد سال پیش از این بودند، می‌توانند سرنوشت یک ملتی را که بعدها وجود پیدا کنند، آنها تعیین بکنند؟ این هم یک دلیل که سلطنت محمدرضا، سلطنت قانونی نیست.
پرسش: آیا حق تعیین سرنوشت برای نسل فعلی که میراثخوار نسل اول انقلابند نیز مقدور است؟ و چگونه؟
2) روحانی: برای رسیدن به توسعه، همانند "حماسه فتح‌خرمشهر" به عزم و "اراده ملی" نیاز است.
بگذاریم مردم در سلامت روحی باشند، در زندگی مردم هرچند با نیت دلسوزی حق دخالت نداریم. بگذاریم مردم راه بهشت را خودشان انتخاب کنند؛ به زور و با شلاق نمی‌شود مردم را به بهشت برد!
(همایش بیمه سلامت همگانی)
پرسش: این "اراده ملی" مورد اشاره، برای یک ایرانی به صرف ایرانی بودن و بدون ایدئولوژی چگونه فراهم میشود، وقتی در قانون اساسی راهی برای اعمال آن وجود ندارد! با این حساب آیا شعار شما نقض غرض نیست؟!
........................................
جناب آقای روحانی!
در پیام موجزِتان، از چند واژه‌یِ "کلیدی" از قبیل "توسعه" و "عزم" و "اراده‌یِ ملی" و "سلامت روحی" و "بهشت" و همچنین "زور و شلاق" سخن گفتید!
اذعان می‌فرمائید که هیچ مستبد و تمامیتخواه و دیکتاتوری، منکرِ هیچیک از عناصر فوق الذکر نبوده و مدعیِ استبداد و ظلم و دزدی و غارت و زندان و شکنجه و حذف و کشتار و ظلم و فساد و تباهی نیست؛ و نهایتا اعمال زور و شلاق را در مورد خلافکاران به کار می برد! اما براستی چه رفته است بر آرمانهایِ واقعیِ این انقلاب (و نه شعارهای مجازی و قابل تفسیر همچون عدالت و اسلام!؟ که قرائتهای متنوع آنرا توسط انسانهایی به خطاپذیری شما و دیگران در اقصی نقاط عالم میبینیم)، که امروزه جز توسعه ی فساد و فقر و پریشانی و بی هویتی در جامعه کم می بینیم؟! مقایسه یِ فحشا و اعتیاد و ارتشاء و دزدی در پیش از انقلاب، با فراگیری آن در هر کوچه و برزن در امروز، بهترین گواهِ فرهنگِ پادگانی و این ادعاست که: با زور و شرایط آزمایشگاهی و پادگانی کسی به بهشت نمیرود!
آیا به جز " غبن و سرخوردگی ناشی از نفی و نقضِ واقعیِ امید به اراده‌یِ ملی" میتوان علت دیگری را سراغ گرفت؟
شما بفرمائید: چگونه با قدرت مطلقه ی فقیهی که "احقاقِ اراده ی ملی" را با انتصابِ مستقیم اعضاء شورای نگهبان و غیر مستقیم با انتصاب رئیس قوه‌ی قضا، در چنبره‌یِ ولایتِ خود گرفته است، میتوان به حضور اراده‌یِ ملی توفیق یافت، تا عزم و توسعه‌یِ سیاسی و اقتصادی و فرهنگی مورد نظر خود را محقق کنند؟
با وجودِ عناصر پارادوکسیکال در قانون اساسی چگونه چنین عزمی میتواند ضمانت اجرائی پیدا کند؟
چرا باید یک بار برای همیشه پدران و نسل اول انقلاب، فهمیده یا نفهمیده، قانون اساسی را برای آیندگان تعیین کنند و "خدایِ زنده و حَـّیِ دلِ مردم" با غصبِ "اراده ی ملی" توسطِ یک بشرِ ممکن الخطا موسوم به "فقیه" که سایر فقها و دانشمندان و کل یک ملت و حتی خدا را به رنگ خود و خودیها میخواهد و هر شخص دیگر را غیرخودی می‌نامد، امکان بروز و ظهور پیدا نکند؟
آیا فکر میکنید با نصیحت و سخنان جسته گریخته‌یِ امثال شما، یک "خودکامه" از قدرتِ مطلقه‌یِ مصادره شده در ید قدرتِ خود، منصرف میشود، و مالِ مصادره شده را به بیت‌المال بازمیگرداند؟
سالها به بهانه‌یِ جنگ و سازندگی و امنیت ملی، "توسعه‌یِ سیاسی" با اولویتِ "توسعه‌یِ اقتصادی به دستِ خواص و آقازاده‌ها و اطلاعات و سپاه" با ایجادِ شرکتهای خصوصی و صوری، از اعتبارات به نفعِ مطامعِ سلیقه‌ایِ قدرت سوء استفاده کرده، به تعویق افتاد. نتیجه چه شد؟ تبعیض و فقرِ مفرطِ مردم و فساد فراگیر و پریشانی و حذف روزافزونِ ملت از نظام تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری که از ابتدا نقشی بنیادی در قانون اساسی نداشتند. چرا هنوز فکر میکنید "توسعه‌یِ اقتصادی" با وجود "قدرت مطلقه" و سپاهیانِ مسلحِ اقتصاد دان، که برایِ "امنیت یک نفر" به نامِ "امنیت ملی" تمام منابع ملی را در خدمت دارند، مقدور خواهد شد؟
چرا به ضرورتی عاجل و فورس ماژور، به توسعه‌یِ متوازن و هماهنگِ اقتصادی و سیاسی اقدام نمی کنید؟ فکر میکنید چه زمانی به شما فرصت میدهند که چنین پروژ‌ه‌هایِ فراگیر توسعه‌ی همه جانبه را استارت و رقم بزنید؟ تازه امسال نوزادِ دیگری هم به دنیا آمده به نام "توسعه ی فرهنگی"! که زورِ تاریخ و هزاران سال پشتوانه به آن نرسیده و نمی رسد! پس کی وقت احقاقِ دولتِ مستعجل و عاجلِ تدبیر و امید فرا میرسد؟
امروز، فردا، پس از تفاهم و توافق بر سرِ "انرژی هسته‌ای با غرب"؟، یا در پایان سندِ چشم انداز؟
براستی برنامه ی شما چیست؟
از چه زمانی برای احقاق "اراده ی ملی" و تلاش و اقدام عملی برای درج و ضمانت آن در "قانون اساسی" اقدام خواهید کرد؟
چه زمانی "قدرت مطلقه" از دستان تمامیتخواهان به دست مردم منتقل خواهد شد؟ آیا با مرگِ خبرگانِ فعلیِ منصوب توسطِ همان قدرت مطلقه، و یا مرگِ دست جمعیِ خبرگانِ بعدی که خود منصوبِ قدرتِ یک نفر مثل خودند و جز خودی را به میدانِ ترکتازیِ خود راه نمیدهند؟
آیا قبل از آغازِ معرکه‌یِ عوامفریبانه‌یِ انتصابات موسوم به انتخابات دیگری، نباید این استارت را بزنید؟ یا منتظرید یک هفته قبل از آغازِ بازیِ انتخاباتِ بعدی، با هیاهو و امتیازِ میلیمتریِ تمامیتخواهان به اذهان عمومی، همان بلایایِ قبلی چندباره، باز از جیب ملت هزینه شود؟
چرا صراحتا برنامه‌یِ زمانبندی شده‌یِ خود را برای اقدامات عملیِ مشخص، اعلام نمی‌کنید؟
نکند شما هم با غصبِ "اراده‌یِ ملی" در دستانِ پدران و نسل اولِ انقلاب و تمامیتخواهانِ همیشه‌یِ تاریخ موافقید که همواره پرچمدارِ ولایت صغیران به نام ملتند؟!
چرا به مردم و سرمایه‌ها و مغزهای رانده شده و محذوف از نظام تصمیم سازی و تصمیم گیری بصورت ابزاری در دست حکومت و برای تثبیت آن نگاه میکنید؟ چرا میگوئید باید از این سرمایه‌ها استفاده کرد؟ مگر مردم ابزارهای بی‌جانند که فکر و قدرتشان را برای تثبیت تمامیتخواهان که متعاقب است با تضعیف اراده ی ملی خود به کار اندازند؟
پس کجاست اراده‌یِ قانونمندِ اذهانِ ملتِ آگاه و همیشه در صحنه (نه مزدورانِ جیره خوار) ، که با خیالِ اراده‌یِ همچون منی دفعتا مشوش نشوند تا بساطِ قدرت مطلقه متزلزل نشود و امثالِ من به "جرم ضدِ امنیتِ یک نفر" و به نام امنیت ملی، به صلابه کشیده نشوند؟
فرصت را تا کی میخواهید بسوزانید؟
شما خود بهتر میدانید که مهندسان تمامیتخواهی چگونه فرصتهای ملت را یا "تدبیر" جدی، و "امید" واهی میسوزانند و کش میدهند!
اهداف روشنِ برنامه، و زمانبندی شما برای احقاقِ آن چیست؟
لطفا ابندا به این پرسش شفاف پاسخ دهید!
1- ضمانت اجراییِ احقاقِ "اراده‌یِ ملی" را "چه زمانی" در "قانون اساسی" عملیاتی و "اجرائی" خواهید کرد؟
لطفا در این مورد اقدام عاجل کنید:
2- شکایت کنید!
لطفا به عنوان نماینده ی مردم و در راستای ارزش نهادنِ عملی به شعارها و اراده ی ملی، علیه تهدیدکنندگان عملی و واقعی، نه تنها به علت تشویش اذهان عمومی مجازی، از شخصیتهای حقوقی و حقیقی که موجبات تهدید و رعب و تشویش مردم را فراهم می آورند عملا شکایت کنید و به حرف و شعار کفایت نکنید! چرا که سکوت و بی اعتنائی شما باعث جری شدن و نا امنی اجتماعی خواهد شد. لطفا عملا اقتدار خود را اثبات کنید تا مایه یِ عبرتِ کیهانیانِ کینه جو و قلچماق و زورگیر شود. برای نمونه از اینجا آغاز کنید:
توجیه و تبلیغ تجاوز جنسی در خبرگزاری وابسته به سپاه
خبرگزاری تسنیم - «چون زن که از مرد اجازه‌ای برای نمایش زیبایی‌های خود نگرفته و اگر مرد با عریانی‌های وی تحریک شود، دلیلی ندارد برای رفع میل جنسی خویش از زن اجازه بگیرد.»
http://www.tasnimnews.com/Home/Single/375897
با تشکر از شما.
شهروند بی‌حقوق ملی
خیام ابراهیمی

No comments:

Post a Comment

کاروان میلیونی دفاعی صلح در اوکراین

# کاروان_میلیونی_دفاعی_صلح   در  # اوکراین تقریبا مطمئنم که مردم # اوکراین قربانیِ کاسبی و تبانی شرق و غرب در سناریوهای نظم نوین جهانی تو...