وَهمِ "شاه‌دزدِ" بَنگی

وَهمِ "شاه‌دزدِ" بَنگی 
============
ملخ‌ها
موریانه‌ها
بال بال زنان
دزدانِ معــــراج در ساقه‌هایِ خشک و تَرَند و
"سـاق‌هـــــایِ" ســــبـز
ریشه در زندانِ خــــاک
رنگ می‌بازند
...
از رنگ‌هایِ تسلیمِ گـیـــاه
آرایشِ غلیظی کرده شاه‌دزدِ ولایتِ آه
بال‌هایِ نازک سقوط را
به تاویلِ بلندایِ پروازِ کبوتران
...
خـُـمارِ قبضِ گندمزار
و نشئه در بسطِ آتشِ خرمن و وافورِ خشکِ دار
لمیده بر سهمِ "کبوتران" از بسترِ ملکِ مُشاع،
بَنگ بَنگ می‌چکاند
مَردُمِ چشمِ کبوتر را
به وَهمِ سایه‌یِ مورچه‌خوار.
...
آه...!
که میانِ تَکَثّرِ مترسک‌ها
دود شد قَـــوامِ "وحدت" از ترسِ پرواز
که مـاتِ کیش‌ِ خویـــش بـــود از آغاز.
...
و "تــــو" ای والیِ ولایتِ موریانه‌ها
به دودِ وَهمِ افیونِ یکی گیاه
منگِ "بیگ بنگِ" ازلی هنـــوز!
که تَوَهُمِ خودآ بودنَت
هزار و چهارصد یزیــــد، ویروسِ مرگ شد
میانِ ذراتِ لایتناهیِ خدایی که ماست و
پنیرِ وحدت نمی‌شود به خیکِ سفالینِ خاک؛
_میان قیلوله‌هایِ عصرِ جدید
میانِ خوابِ زنجیره‌ایِ بَدَویت تا ابد-
...
دووووود کن!
دووود کن بال‌هایِ آزاد را
که بیداری از افیونِ بی‌دینِ ملخ‌زارها
مرگِ تو باشد و
ما هنــــوز خوابیم
به تنگ‌نایِ چوب‌سیگارت.
.................................
خیام ابراهیمی
13 بهمن 1393
عکس: نمائی از فیلم آرایش غلیظ/ ساخته حمید نعمت‌الله