Thursday, April 4, 2019

اپوزیسیون عقیم و مجاهدین خلق ضد اتحاد مردمی


#اتحاد

چرا مجاهدین و #اپوزیسیون_برانداز از #اتحاد ناتوانند؟
مجاهدین هم همچون بخشی از سکولاردموکراتها و سلطنت طلبان و چپها و بخش عمده ای از #اپوزیسیون_برانداز به وحدت میهنی و اتحاد در دوران #پیشاآزادی باور ندارند! چون خیال میکنند در دوران #پساآزادی به سر میبرند! مشکل استراتژیک و تاکتیکهای سترون اپوزیسیون ناشی از فلسفه ی بینادی ایشان است. تاریکی یا نور...؟ نفرت یا مهر؟ بدیهی است که با تاریکی نمیتوان تاریکی را محو کرد. تنها نوع تاریکی فرق میکند و این بزرگترین دلیل ناکامی انقلابهاست. تاریکی را تنها با هجوم نور میتوان زدود. و این مقدور نیست جز با تکیه بر آئین مهرورزی و هجوم نور به جای شلیک تاریکی و کین و قهر انقلابی به غیرخودی. مشکل از فلسفه ی خودی و غیرخودی و تضاد منافع است.
به باورم: خشت اول چون نهاد معمار کج...تا ثریا میرود دیوار کج.
مشکل اپوزیسیون در "عدم شناخت مسئله" و عدم توانایی تمایز بین دو روش مبارزه سنتی و مدرن است. در روش سنتی مسئله در جراحی و حذف غده ی سرطانی است... در روش مدرن استحاله از طریق مداوا و درمانِ شیمیایی و جذب و حل کردن غده و دفع آن است.
برای تحول بنیادی در ساختار حکومت بر اساس وحدت مردمی، دو روش و دو راه و دو نقشه راه وجود دارد:
1- روش سنتی و نقشه راه در نبردی نابرابر: "ادبیات سلبی-حذفی"
2- روش مدرن و نقشه راه در استحاله بر اساس "ادبیات ایجابی-جذبی"
روش سنتی بر جنگ و حذف و کشتار بخشی از جامعه تاکید دارد!
روش مدرن بر صلح و جذب و هم افزایی اکثریت نسبی مردم تاکید دارد!
روش سنتی بصورت خطی بر سنگرسازی در نبردی نابرابر با تبعیت جیب خالی مردم غیرتشکیلاتی بر اساس مفاهیم انتزاعی و مجازی با پز عالی شاعران و سوء تفاهم تاکید دارد.
روش مدرن بصورت چندبعدی بر ذوب اقلیت در اکثریت با آچمز کردن نظام سلطه در یک اکت میدانی و عملی بر اساس مفاهیم مشترک غیرایدئولوژیک (حداقل منافع مادی در شراکت آب و خاک طبیعی) که غیرقابل کتمان است بر اساس روش اقناعی(نه جهل) و مفاهمه تاکید دارد.
بر خلاف القاء بیان شده موضوع حضور مردم در امید کاذب به اصلاح طلبی از درون ساختار بسته و پارادوکسیکال قانونی نظام نیست. بلکه بر اساس حضور آگاهانه و فراگیر در حاشیه ی میادین امن خود نظام است. میادینی امن که دارای مجوز حضور مردم است و نظام از مردم دعوت کرده حضور یابند.
در روش مدرن ایجابی هدف تبدیل تهید به فرست بر اساس آگاهی مطالبات بنیادی و وحدت بر اساس حق برابر تمام مردم در ملکی مشاع است.
در روش سنتی سلبی هدف تصرف سنگر به سنگر در جنگی نابرابر بر اساس مطالبات روبنایی سوء تفاهم برانگیز و واریز کاذب آن به حساب مطالبات بنیادی و حفظ قدرت فتنه است.
در روش سلبی استخوان لای زخم حفظ خواهد شد اما در روش ایجابی حل خواهد شد!
روش سنتی سلبی با تکیه بر تضاد بنیادی، دارای نقشه ی گام به گام مسالمت آمیز نیست و در صورت شکست این خون مردم است که تلف خواهد شد.
در روش مدرن ایجابی دارای نقشه ی راهی گام به گام و مسالمت آمیز خواهد بود که در صورت شکست هم خونی در ابر سوء تفاهم و ناآگاهی تلف نخواهد شد.
روش سنتی سلبی بر اساس برجسته کردن حقوق ثانویه از قبیل ایدئولوژی و زبان و نژاد، به تعارضات میهنی فرصت خواهد داد تا تهدیدی باشد برای تمامیت ارضی.
در روش مدرن ایجابی، حق طبیعی و اولیه و مشترک آب و خاک مشترک و تنها حق تابعیت، مطرح است که کسی نمیتواند آن را کتمان کند و وحدتبخش است.
توضیح: آن لحنی که گوینده با تسمخر شعار "همَه با همَه" در ادبیات ایدئولوژیک و مکارانه ی خمینی از آن یاد کرد قابل قیاس با هدف "ایران برای همه" در ادبیات مدرن نیست!
گوینده خود به هدف وسیله را توجیه میکند باور دارد که ترجمان آن در ادبیات خمینی و نظام "حفظ نظام از اوجب واجبات است" میباشد.
در واقع مجاهدین به ادبیات سنتی نظام سلطه آلوده شده و با روش او در نبردی نابرابر در زمین ارباب بازی میکنند!
در صورتی که هوش سیاسی اقتضاء میکند که تهدید را به فرصت تبدیل کرد و نظام را ناگزیر به بازی در زمین مردم و حقوق غیرقابل کتمان عمومی کرد.
کین و نفرت و خشم انقلابی و تمسخر و تحقیر و تهدید و حذف دشمن کافر (بر اساس اصل رحماء بینهم و اشداء مع الکفار) از محصولات ادبیات ایدئولوژیک سنتی هستند که ادبیات خمینی و نظام پر است از چنین ادبیاتی که متاسفانه اکثریت اپوزیسیون و در رأس آن مجاهدین از چنین ادبیاتی پیروی میکنند و به همین دلیل قربانیان بسیاری میدهند اما در نبرد نابرابر نخواهند توانست به شیوه ی سال 57 با باز کردن میدان از عرقا تا کویت تا پاریس و حمایت و ساپورت سیاسی کارتر و ساپورت مالی اوناسیس و دامگستری نظام استعماری جهانی و امپریالیسم پیروز شوند. پون نه مامور سیا فرماندهان یک ارتش را خریده...نه خائنینی همچون فردوست و قره باغی درکارند و نه مساجد پیرو خمینی به عنوان پایگاههای پشتیبانی در آن در اختیارند...

مجاهدین با الگوبرداری به هیچ عنوان عناصر یادشده را نمیتوانند بخرند چون فروشنده علی رغم تظاهر چنین عزمی را نکرده است. او به یک ارباب بومی نیازمند است تا منابع مردمی را خرج کارخانه های اسلحه سازی خود کند تا خود ویرانی ها را از جیب مردم تامین کند. او صورتحسابها را دریافت خواهد کرد...اما به شرطی که خود بخواهد...نباید این تجربه را در عراق فراموش کنیم که او تا سنت آخر را دریافت کرد. اما موضوع اینجاست که امروز دیروز نیست. امروز باید ادبیات مبارزه را متحول کرد. چون مشکل اساسی استرداد اراده مردمی است.
به همین دلیل بدون شعار براندازی و سرنگونی و انقلاب سخت باید به استرداد اراده مردمی با تغییر قانون سلطه و استحاله ی قدرت به مردم بصورت نرم و با ذوب کردن مخالفین در قدرت مردمی در یک میدان امن عمومی متوسل شد تا برای تهدید تمامیت ارضی فتنه ای باقی نماند!
قربانی دادن بیشتر در راهی نادرست تنها یک چاه نمایی است نه راهنمایی.
باید به هوش بود و با انقلابی در ادبیات اپوزیسیون سنتی به مدرن، روش مبارزه را بازسازی کرد!
https://www.facebook.com/vatanam.iranam.7/posts/2231782867150553


No comments:

Post a Comment

کاروان میلیونی دفاعی صلح در اوکراین

# کاروان_میلیونی_دفاعی_صلح   در  # اوکراین تقریبا مطمئنم که مردم # اوکراین قربانیِ کاسبی و تبانی شرق و غرب در سناریوهای نظم نوین جهانی تو...