آقای طبرزدی
ادبیات انقلابی شما هنوز از سرچشمهی خشم و کین انقلابی آب میخورد!
اپوزیسیون نیازمند #انقلابی در ادبیات مبارزه است!
از ادبیات "سلبی و حذفی"
به ادبیات "ایجابی و جذبی"
لطفا در ادبیات خود تجدید نظر کنید!
شما شاهزاده رضا پهلوی را نماد ملی نمیدانید و تاکید دارید که او نماد پادشاهیخواهان است! هر چه او خود به این انگ باور ندارد، اما شما اصرار دارید! دیگر با چه منطقی میتوان حکم حکومتی شما را نقض کرد؟ که: "شاه بخشیده! اما شاهقلی نمیبخشد!" این حقنه ی شما دقیقا در راستای استراتژی نظام سلطه است! تبدیل عناصر وحدت ملی در دوران پیشاآزادی به چند پارگی و کثرت ایدئولوژیک که از عناصر دوران پساآزادی است!
و با توجه به اینکه هنوز آزادی نه به دار است و نه به بار، این یک نارنجک درون نارنج وحدت ملی گرد یک چهره ی کاریزماتیک است. شما خود را همسنگ آقای رضا پهلوی میدانید و مایلید او را آقا رضا صدا زنید!
عزیز من! این ادبیات در دورانی که وزن کشی بیمعناست و تنها هدف باید بازپسگیری وطن گرد یک رئیسِ شورای دوران گذار باشد که دارای کاریزمای برتری است، تفرقه آمیز است!
براستی چه اکثریتی از هموطنان حاضرند به شما گوش فرا دهند که خود را همسنگ یک چهره ی کاریزماتیک میدانید! این به معنای برتری شان آقای رضا پهلوی بر شما نیست! این به معنای نابودی کیش شخصیت به نفع وحدت ملی برای منافع مشترک ملی است!
البته که باید یک چهره ی کاریزماتیک فراجناحی وجود داشته باشد که عاری از علائق ایدئولوژیک باشد! آنانکه در گروه سکولاردموکراتها با وحدت ملی در دوران پیشاآزادی حول استراتژی "همه با هم" مخالفند نیز همچون شما بر اساس همین کیش شخصیت برخورد میکنند!
اینکه در عقیم بودن اراده ملی، کسی چون شاهزاده رضاپهلوی همت کرده گروه "ققنوس" را برای یک آلترناتیو پدید آورد به عنوان یک امر ملی بسیار جای تشکر دارد!
و اینکه شما بتوانید در کنار سایر مبارزین و آزادیخواهان در یک بستر دموکراتیک در یک ساختار جدید( نه از پیش طراحی شده چون ایرانیاران و یا جبهه ملی و یا گروهای دیگر) وحدتی پدید آورید هنر است! کار شما همین باید باشد! اما شما در رؤیای حضور در شورای ملی بسر میبرید!
این اتحاد در دوران پیشاآزادی به هیچ عنوان یک "شورای ملی" نیست! بلکه اتحادری استراتژیک بر بهره گیری از یک کاریزما برای بازپسگیری وطن بصورت مسالمت آمیز است. کار شما ایجاد وحدت در یک تشکیلات جدید فراگیر با همت همه ( نه خانم ویکتوریا آزاد و یا حزب سکولار دموکرات و یا جبهه ملی...) ، برای تدوین نقشه ی راه در کنار سایر مبارزین است! کار شما اقدام برای طراحی یک ادبیات مشترک در یک بستر جدید با حضور همه است!
.
این همان سفارشی بود که به شاهزاده رضا پهلوی داشتم که گاهی برای شما یک آقاست و گاهی هم بدون پیشوند تنها یک رضا پهلوی... چون کیش شحصیت به تحقیر عادت دارد! و تا این حال و روح بد در کالبد وطن حکمفرماست، ایران میرود به سمت و سوی #ایرانستان.
متاسفانه این روح در شعار پارادوکسیکال اصلی شاهزاده رضا پهلوی نیز وجود دارد!
#براندازی_مسالمت_آمیز_فرقه_تبهکار
از این شعار متناقض میتوان فهمید که عبارت"مسالمت آمیز" میتواند دامی برای سرکوب ملت در آب گل آلود برای گرفتن ماهی توسط زورمداران باشد!... گیریم به نیت خیر.
متاسفانه شما هم چه خواسته و چه ناخواسته از چنین روحی در کالبد خود برخوردارید!
و در این بی کسی مام میهن هنوز کسی نیست که چون گاندی دارای روحی از "آئین مهر" باشد!
که در بیمارستان وطن، با بیمار نفرت نورزد! بلکه مشکل را بیماری بداند!
به همین دلیل است که پیش از هر تحولی در وطن ما نیازمند یک انقلاب در ادبیات اپوزیسیون هستیم.
و این مقدور نخواهد شد جز التزام همگان به یک مرامنامه.
تشکیل ستاد اپوزیسیون و یا شورای دوران گذار نیازمند تفاهم بر آن مرامنامه ای است که از شعارعاری باشد و به مفاهمیم بنیادی و فلسفی منافع مشترک و آب و خ اک مشترک بپردازد!
تفاهمنامه ایرانیاران پر از شعاری قشنگ است!
یک نگاهی به مرامنامه ی پیشنهادی حقیر بندازید که چرا بدون امضاء و التزام به آن که هادی وطن دوستان برای اتخاذ یک زبان مشترک حقوقی و ملی است نمیتوان به هیچ وحدتی دست یافت.
https://tabarzadi.com/2019/02/22/iranyaran-2/
https://tabarzadi.com/2019/02/22/iranyaran-2/?fbclid=IwAR1Qv5g0TH3ybu6eb1j77wLsC_bTn5sQEPh3EX_kNxqOwgwRNkOXG6vz7aAادبیات انقلابی شما هنوز از سرچشمهی خشم و کین انقلابی آب میخورد!
اپوزیسیون نیازمند #انقلابی در ادبیات مبارزه است!
از ادبیات "سلبی و حذفی"
به ادبیات "ایجابی و جذبی"
لطفا در ادبیات خود تجدید نظر کنید!
شما شاهزاده رضا پهلوی را نماد ملی نمیدانید و تاکید دارید که او نماد پادشاهیخواهان است! هر چه او خود به این انگ باور ندارد، اما شما اصرار دارید! دیگر با چه منطقی میتوان حکم حکومتی شما را نقض کرد؟ که: "شاه بخشیده! اما شاهقلی نمیبخشد!" این حقنه ی شما دقیقا در راستای استراتژی نظام سلطه است! تبدیل عناصر وحدت ملی در دوران پیشاآزادی به چند پارگی و کثرت ایدئولوژیک که از عناصر دوران پساآزادی است!
و با توجه به اینکه هنوز آزادی نه به دار است و نه به بار، این یک نارنجک درون نارنج وحدت ملی گرد یک چهره ی کاریزماتیک است. شما خود را همسنگ آقای رضا پهلوی میدانید و مایلید او را آقا رضا صدا زنید!
عزیز من! این ادبیات در دورانی که وزن کشی بیمعناست و تنها هدف باید بازپسگیری وطن گرد یک رئیسِ شورای دوران گذار باشد که دارای کاریزمای برتری است، تفرقه آمیز است!
براستی چه اکثریتی از هموطنان حاضرند به شما گوش فرا دهند که خود را همسنگ یک چهره ی کاریزماتیک میدانید! این به معنای برتری شان آقای رضا پهلوی بر شما نیست! این به معنای نابودی کیش شخصیت به نفع وحدت ملی برای منافع مشترک ملی است!
البته که باید یک چهره ی کاریزماتیک فراجناحی وجود داشته باشد که عاری از علائق ایدئولوژیک باشد! آنانکه در گروه سکولاردموکراتها با وحدت ملی در دوران پیشاآزادی حول استراتژی "همه با هم" مخالفند نیز همچون شما بر اساس همین کیش شخصیت برخورد میکنند!
اینکه در عقیم بودن اراده ملی، کسی چون شاهزاده رضاپهلوی همت کرده گروه "ققنوس" را برای یک آلترناتیو پدید آورد به عنوان یک امر ملی بسیار جای تشکر دارد!
و اینکه شما بتوانید در کنار سایر مبارزین و آزادیخواهان در یک بستر دموکراتیک در یک ساختار جدید( نه از پیش طراحی شده چون ایرانیاران و یا جبهه ملی و یا گروهای دیگر) وحدتی پدید آورید هنر است! کار شما همین باید باشد! اما شما در رؤیای حضور در شورای ملی بسر میبرید!
این اتحاد در دوران پیشاآزادی به هیچ عنوان یک "شورای ملی" نیست! بلکه اتحادری استراتژیک بر بهره گیری از یک کاریزما برای بازپسگیری وطن بصورت مسالمت آمیز است. کار شما ایجاد وحدت در یک تشکیلات جدید فراگیر با همت همه ( نه خانم ویکتوریا آزاد و یا حزب سکولار دموکرات و یا جبهه ملی...) ، برای تدوین نقشه ی راه در کنار سایر مبارزین است! کار شما اقدام برای طراحی یک ادبیات مشترک در یک بستر جدید با حضور همه است!
.
این همان سفارشی بود که به شاهزاده رضا پهلوی داشتم که گاهی برای شما یک آقاست و گاهی هم بدون پیشوند تنها یک رضا پهلوی... چون کیش شحصیت به تحقیر عادت دارد! و تا این حال و روح بد در کالبد وطن حکمفرماست، ایران میرود به سمت و سوی #ایرانستان.
متاسفانه این روح در شعار پارادوکسیکال اصلی شاهزاده رضا پهلوی نیز وجود دارد!
#براندازی_مسالمت_آمیز_فرقه_تبهکار
از این شعار متناقض میتوان فهمید که عبارت"مسالمت آمیز" میتواند دامی برای سرکوب ملت در آب گل آلود برای گرفتن ماهی توسط زورمداران باشد!... گیریم به نیت خیر.
متاسفانه شما هم چه خواسته و چه ناخواسته از چنین روحی در کالبد خود برخوردارید!
و در این بی کسی مام میهن هنوز کسی نیست که چون گاندی دارای روحی از "آئین مهر" باشد!
که در بیمارستان وطن، با بیمار نفرت نورزد! بلکه مشکل را بیماری بداند!
به همین دلیل است که پیش از هر تحولی در وطن ما نیازمند یک انقلاب در ادبیات اپوزیسیون هستیم.
و این مقدور نخواهد شد جز التزام همگان به یک مرامنامه.
تشکیل ستاد اپوزیسیون و یا شورای دوران گذار نیازمند تفاهم بر آن مرامنامه ای است که از شعارعاری باشد و به مفاهمیم بنیادی و فلسفی منافع مشترک و آب و خ اک مشترک بپردازد!
تفاهمنامه ایرانیاران پر از شعاری قشنگ است!
یک نگاهی به مرامنامه ی پیشنهادی حقیر بندازید که چرا بدون امضاء و التزام به آن که هادی وطن دوستان برای اتخاذ یک زبان مشترک حقوقی و ملی است نمیتوان به هیچ وحدتی دست یافت.
==========
طبرزدی میگوید:
می گوید من فصل الخطابم اما اگر در جلسهای می نشینم، فقط برای ارشاد اعضای جلسه حضور دارم. یعنی فقط نقش کلید را دادم. گره گشایی می کنم. این حرف فقط از یک ادم تمامیت خواه اما غیر پاسخگو بر می اید. فرقی نمی کند شیخ حاکم باشد یا شاه منتظر! اتفاقا من در جلسه به رضا پهلوی گفتم ،ما تو را نماد پادشاهی خواهان می دانیم. نماد ملی نمی شناسیم. این شاه زاده ی دموکرات ،از اینکه نماد پادشاهی دانسته شود عصبانی میشود. عجب!جرم من این است که این حرف را صریح به او گفتم. یعنی نماد پادشاهی بودن اینقدر کم است؟کثر شان است؟!بسیار خوب اگر نمی خواهی نماد پادشاهی را قبول کنی پس،مسئولیت پذیر باش. بخشی از مسئولیت مبارزه در یک ساز و کار جمعی را بپذیر یا به کلی اعلام کن،من نیستم.ایا این حرف بدی است!ایا بخشی از مردم را بی جهت امید کاذب دادن ،درست است؟ شهرام همایون در اقدامی کاملا تفرقه افکن و در نقش یک شاه الهی، در جلسه ی مصاحبه با ایشان می گوید، توطئه ی جمهوری اسلامی این است که رضا پهلوی را ولیعهد می نامد! بعد ادامه میدهد روشنفکران و جمهوریخواهان( سپس به گفته های من استناد می کند ) نیز خواسته یا نا خواسته در راه رژیم گام بر می دارند، برای اینکه اصرار دارند شاه زاده را،نماد پادشاهی خواهان بدانند!عجب اگر کسی شاه زاده را نماد پادشاهی ، بداند پس علیه او توطئه کرده است!؟گویا خودشان نیز متوجه شده اند که نماد پادشاهی بودن، یک افت است،تنزل است! و گرنه باید بر ان افتخار می کردند. یا نه، افت نیست اما میخواهند تودهها را با این ترفند که نماد ملی هستند،همچون خمینی ،در سال ۵۷ بفریبند و سپس پادشاهی اعلام کنند. اگر غیر از این است رضا پهلوی باید صراحتا اعلام کند کاندیدای پادشاهی نیست.در انصورت نشان داده که همچون خمینی در پی فریب مردم نیست.برای اینکه فقط شیخ و شاه امکان فریفتن مردم را دارند. فرد دموکراسی خواه و ملی مثل دکتر مصدق از این بازی ها بلد نیست. رضا پهلوی و حواریون و مریدان و مجیزگویانش از دست طبرزدی عصبانی هستند و خودش در مصاحبه و مجیز گویانش در ایرانیاران، من رانکوهش می کنند که چرا او را نماد ملی نمی شناسم. نماد ملی را جامعه تعیین می کند نه اینکه فردی خودش به خود جایگاه نماد ملی بدهد.دست کم اپوزسیون دموکراسی خواه و جمهوری خواه برای ایشان چنین جایگاهی قایل نیست ایا این جرم است!؟ تنها گناه طبرزدی این است که با ایشان و رهروانش حاضر به گفتگو شد. این من نبودم که وارد این گفتگو شدم. این اصرار چند هفته ای موسس ایرانیاران یعنی خانم ویکتوریا ازاد و یارانشان بود که از من و اقای شریعتمداری میخواستند، وارد گفتگو با ایشان و رضا پهلوی شویم.مستندات موجود است. من و اقای شریعتمداری حتا در یک جلسه که ایرانیاران با رضا پهلوی به عنوان حامی،ترتیب داد ند و اصرا به شرکت ما شدند، شرکت نکردیم. خواستیم در جمع محدود با رضا پهلوی شرکت کنیم تا او را به مسئولیت پذیری قانع کنیم. زمانی که ویکتوریا ازاد مجددا و با اصرار از من خواست تا در جلسه ی محدود با حضور رضا پهلوی ، شرکت کنم،من به او گفتم که حرفهایم را خواهم زد. من نه پیروم،نه مجیز گویم. من یک مبارز دموکراسی خواه هستم. من در جلسه همان کاری را کردم که وعده داده بودم.من از اقای رضا پهلوی خواستم تا مسئولیت بپذیرد و قاعده ی دموکراسی را به هم نزند. ما فرد غیر مسئول در اپوزسیون نمی پذیریم.ویدیوی ان موجود است.نیاز باشد منتشر خواهیم کرد. موسسین جلسه، خود تصویب کردند که مذاکرات ضبط شود و خود، همزمان منتشر کردند.
طبرزدی میگوید:
می گوید من فصل الخطابم اما اگر در جلسهای می نشینم، فقط برای ارشاد اعضای جلسه حضور دارم. یعنی فقط نقش کلید را دادم. گره گشایی می کنم. این حرف فقط از یک ادم تمامیت خواه اما غیر پاسخگو بر می اید. فرقی نمی کند شیخ حاکم باشد یا شاه منتظر! اتفاقا من در جلسه به رضا پهلوی گفتم ،ما تو را نماد پادشاهی خواهان می دانیم. نماد ملی نمی شناسیم. این شاه زاده ی دموکرات ،از اینکه نماد پادشاهی دانسته شود عصبانی میشود. عجب!جرم من این است که این حرف را صریح به او گفتم. یعنی نماد پادشاهی بودن اینقدر کم است؟کثر شان است؟!بسیار خوب اگر نمی خواهی نماد پادشاهی را قبول کنی پس،مسئولیت پذیر باش. بخشی از مسئولیت مبارزه در یک ساز و کار جمعی را بپذیر یا به کلی اعلام کن،من نیستم.ایا این حرف بدی است!ایا بخشی از مردم را بی جهت امید کاذب دادن ،درست است؟ شهرام همایون در اقدامی کاملا تفرقه افکن و در نقش یک شاه الهی، در جلسه ی مصاحبه با ایشان می گوید، توطئه ی جمهوری اسلامی این است که رضا پهلوی را ولیعهد می نامد! بعد ادامه میدهد روشنفکران و جمهوریخواهان( سپس به گفته های من استناد می کند ) نیز خواسته یا نا خواسته در راه رژیم گام بر می دارند، برای اینکه اصرار دارند شاه زاده را،نماد پادشاهی خواهان بدانند!عجب اگر کسی شاه زاده را نماد پادشاهی ، بداند پس علیه او توطئه کرده است!؟گویا خودشان نیز متوجه شده اند که نماد پادشاهی بودن، یک افت است،تنزل است! و گرنه باید بر ان افتخار می کردند. یا نه، افت نیست اما میخواهند تودهها را با این ترفند که نماد ملی هستند،همچون خمینی ،در سال ۵۷ بفریبند و سپس پادشاهی اعلام کنند. اگر غیر از این است رضا پهلوی باید صراحتا اعلام کند کاندیدای پادشاهی نیست.در انصورت نشان داده که همچون خمینی در پی فریب مردم نیست.برای اینکه فقط شیخ و شاه امکان فریفتن مردم را دارند. فرد دموکراسی خواه و ملی مثل دکتر مصدق از این بازی ها بلد نیست. رضا پهلوی و حواریون و مریدان و مجیزگویانش از دست طبرزدی عصبانی هستند و خودش در مصاحبه و مجیز گویانش در ایرانیاران، من رانکوهش می کنند که چرا او را نماد ملی نمی شناسم. نماد ملی را جامعه تعیین می کند نه اینکه فردی خودش به خود جایگاه نماد ملی بدهد.دست کم اپوزسیون دموکراسی خواه و جمهوری خواه برای ایشان چنین جایگاهی قایل نیست ایا این جرم است!؟ تنها گناه طبرزدی این است که با ایشان و رهروانش حاضر به گفتگو شد. این من نبودم که وارد این گفتگو شدم. این اصرار چند هفته ای موسس ایرانیاران یعنی خانم ویکتوریا ازاد و یارانشان بود که از من و اقای شریعتمداری میخواستند، وارد گفتگو با ایشان و رضا پهلوی شویم.مستندات موجود است. من و اقای شریعتمداری حتا در یک جلسه که ایرانیاران با رضا پهلوی به عنوان حامی،ترتیب داد ند و اصرا به شرکت ما شدند، شرکت نکردیم. خواستیم در جمع محدود با رضا پهلوی شرکت کنیم تا او را به مسئولیت پذیری قانع کنیم. زمانی که ویکتوریا ازاد مجددا و با اصرار از من خواست تا در جلسه ی محدود با حضور رضا پهلوی ، شرکت کنم،من به او گفتم که حرفهایم را خواهم زد. من نه پیروم،نه مجیز گویم. من یک مبارز دموکراسی خواه هستم. من در جلسه همان کاری را کردم که وعده داده بودم.من از اقای رضا پهلوی خواستم تا مسئولیت بپذیرد و قاعده ی دموکراسی را به هم نزند. ما فرد غیر مسئول در اپوزسیون نمی پذیریم.ویدیوی ان موجود است.نیاز باشد منتشر خواهیم کرد. موسسین جلسه، خود تصویب کردند که مذاکرات ضبط شود و خود، همزمان منتشر کردند.
https://tabarzadi.com/2019/02/22/iranyaran-2/
No comments:
Post a Comment