خیانت موشها
و خوکها و هجوم ملخها
1) ابتدا شنیدیم که سربازان صدام در شمال ایران با یاری سربازان گمنام و دلار متجاوز به ریال تحقیرشده و مفلس، زمین و ویلای گورخوابان وطنی را میخرند. بعد شنیدیم که به مشهدِ تایلند ماممیهن هجوم میبرند تا برای زیارت و سیاحت و فلاحت، تخم خاک کربلای تکریتی را در صیغهخانههای ناموس وطن بکارند! همان خاک زمینی که قرار بود بعدا سیل آسمانی را بخشکاند! و اکنون میشنویم که کاروان نیروهای حشدالشعبی به دعوت و حکم حکومتی حضرت سلیمان، بهیاری سیل ویرانگر در خوزستان آمدهاند تا بفرموده در بستر شهرهای ویرانشده در امر سازندگی خویش سکنی گیرند! و لابد بعد خواهیم شنید که طبق استراتژی غضنفرآبادی، نیروهای حزبالله لبنان و چریکهای جنگ شهری سوری و حوثیهای یمنی و فاطمیون افغانی و زینبیون پاکستانی، علیه اکثریت مردم قانونا عقیم ایران بهیاری انقلابِ اقلیتِ سپاهِ طالبانی بیایند که هوای فتح جهان در سر دارد و نقشهی ایران را در نام و نماد خویش ندارد! این یعنی تمام مجلسیانی که لباس سپاه بر تن کردند، #عارف به علمِ لدّنی و ولاییاَند که قانونا لباسشان فاقد نقشهی ایران است و یک سرباز گمنامِ نفوذی در میان ملت ایرانند تا بصورت هیئتی و دیمی دلال و پیمانکارِ قادر مطلقهای باشند برای اینکه ایران را خرج دامچالههای کفارِغیرخودی در جهان کنند!
آنها نقشهی راه دارند؛ اما #اپوزیسیون بین شعر و شعار و خیال و فحش کودک سنگ اندازی به شیشههای قلعهی ملک سلیمان بیش نیست و همچون قوم سرگردانی است که بهعنوان ریزهخواران تریبونهای وابسته، با تاکید بر کیش شخصیت و با توسل به ثبات یک صندلی، به خواستِ کارفرما، عملا به مانور تفرقه بین ایرانیان مشغولند و فارغ از حق برابر شهروندان، تنها با آتش تهیه و پرتاب شعارهای انقلابی و آرمانی و هپروتی، عملا مستخدم و یا بازیگر بیجیرهمواجب و آتشبیاری هستند برای آتشبهاختیاران زر و زور تزویر، تا مگر در رؤیای سلطه بر روی امواجِ خون ملت ایران، روزی به خوشهچینی مشغول شوند! و این یعنی آلت #خیانت شدن به حق مشترک آب و خاک.
در این بلبشو، شکی نیست که پرچمداران سبز و بنفشی که آلت فریفتن مردم و بیعت با نظام سلطه شدهاند، در دوران بحرانی لال مردهاند، باید میان وجدانهای خفته، به وجدان بیدار تاریخ پاسخگو باشند! اما کماکان و آگاهانه، نقششان دلالی و پیمانکاری به نفع نظام سلطهای است که همین حق مشترک را به نفع آرمانهای تک نفره غصب کرده است! و این یعنی #خیانت به حقوق بنیادی مردم امروز، در راه آرمانهای معمار دیروز!
.
2) درود و بدرود
آنها که بیخطر سلاماَت را #لایک میکنند و پیامات را لایک نمیکنند تا کسی در ذهن خود طناب دار تو را ببافد!
#خیانت تنها مقابلهی یک ویژهخوار اپوزیسیونر با وحدت بنیادی تمام ایرانیان نیست! خیانت یعنی سربرگرداندنِ یک موش محافظهکار از خطرِ همافزایی و زحمت و هزینهی شرافت، و سر در سوراخ امنِ خود فرو بردن و ضمنا میان خون و جنایت شعری عاشقانه سرودن و بده بستان لایکی و گاهی جیرجیر در خفا برای خریدن اعتبار فرهیختگی و فرهنگِ ژلهای و حلزونیِ زالوهایِ سیاسیکار.
در غیابِ نظارتِ ملی بر سرنوشت مردمی که مستخدمینشان در حکومت، قانونا خود را مالک مطلقه بر تمام حیثیتِ ملت حقیر در لباس امت صغیر میدانند و مردمش هم فاقد احساس حق برابرند، هر چه از بدبختی و حقارت دانشمندان فریفتهی فرهنگ سلبریتی سیاسی و فرهنگ پوشالی و لاکچری بگویی، کم است! براستی که بیشرفی شاخ و دم ندارد!
.
3) رسالتِ فرهیختگان و صاحبان تریبون و مردم پریشان
براستی در این مسلخگاه حیثیت ایرانیان، چه کسی باید چه کار کند؟
در فقدان نظارت مردم قانونا عقیم و غیرتشکیلاتی بر سرنوشت خویش، چه باید کرد تا اگر متن قانون عقیم است اما بتوان بر قدرت تشکیلاتی نظام سلطه در حواشی میدان امن قانونمداران فائق آمد و در زمین او بازی خود را کرد؟ آیا کماکان باید احمقانه به تیرخلاص زنهای اصلاحجلب امید بست؟ و اگر نه، پس تکلیف شناسایی راه و روش درستِ دستیابی به هژمونی و اتوریتهی مؤثر ناشی از وحدت مردم، برای تاثیر بر سرنوشت خویش چیست و اقدام به این رسالتِ مردمی و ملی-میهنی با کدام ستاد اجرایی است؟ مسلما فهم اینکه تمرکز رفتارهای اجتماعی باید بر چه خشت بنیادی بنا شود، تکلیف فرهیختگانی است که امکان راه اندازی تشکیلات و اتحاد مقدماتی بین خود برای اتحاد ملی را دارند، اما حقبهجانبانه و انحصارگرایانه و متکبرانه بدان تن نمیدهند! وحدتی که در گردوخاکِ سوءتفاهمات ایدئولوژیک (بین پوزیسیون و اپوزیسیون) در میان مردم بیپناه و غیرتشکیلاتی و در بنبست کوچه پس کوچههای ناامنِ سرکوب به هزار بهانهی قانونی، در توان مردم پریشان نیست.
تو گویی جملگی غافلند و یا دچار جهلالعارفینند که در شرایط بحرانی و #پیشاآزادی فعلی که موضوع اصلی تمامیت ارضی و منافع مشترک ناشی حق آب و خاک مشترک در یک خانه و وطن است، اولویت نباید بر سر وحدت ایدئولوژیک و همسویی اندیشههای تفرقه آمیز باشد؛ که چالش اندیشه در حوزهی فراگیر مردمی که نیازمند بستری امن است از مقولات پساآزادی است، نه در میان معرکه!
وقتی از زمین و آسمان سیلی ویرانگر در حال ویرانی وطن است، دیگر نمیتوان با شعار پوشالی "ما هستیم" فال حافظ گرفت و در لسآنجلس برای وحدت ایدئولوژیک مجالس دورهمی برای سورچرانی راه انداخت! درک خطیر بودن موقعیت وطن، از مهمترین نکات کلیدی در دوران #پیشاآزادی برای تحولات بنیادی است و هرگونه حقبهجانبی و دلمشغولی ضدوحدت، موجب #چاه_نمایی و حواس پرتی مردم است.
.
4) هجوم ملخها به استان خوزستان
پیش از عید پیرو گفتهی #غضنفرآبادی (رئیس دادگاههای انقلابی اسلامی تهران) مبتنی بر اینکه "اگر ما انقلاب را یاری نکنیم، حشدالشعبی عراقی و فاطمیون افغانی و زینبیون پاکستانی و حوثیهای یمنی خواهند آمد و انقلاب را یاری خواهند کرد"، هشداری دادم راجع به مقدمات خطر سیستماتیک ورود نیروهای مسلح برساختهی نظام سلطه از پایگاههای خارجی صدور انقلاب، به داخل وطن. آن وقت نمیدانستم که قرار است طبق یک نقشه راه بین آسمان و زمین، ابرها باروَر شوند تا در پوشش یاری به مدیران اهل بصیرتِ سیل ویرانگر که قادر است عِرق بومی شهرها را خالی از سکنه و جابجا کند، شاهد انتقال نیروهای مسلح اجنبی به میانِ مردم پریشان ایران باشیم.
مدتی پیش ازبرملا شدن استراتژی و نقشهی راه حکومت ایران توسط #غضنفرآبادی، فائو (سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد) هشدار داده بود که لشکر ملخها از افریقا و عربستان و امارات و کویت و عمان و قطر به خوزستان و جنوب ایران هجوم خواهند آورد! البته این #آیات_آسمانی شاید برای پیمانکاران حوزوی در علومِ خفیه با دعای باران و بستن سد با خاک کربلا و نیز بازیگرانِ چالش#مهر_در_سیل_تا_خشکسالی و چالش #تا_زانو_در_آب مصداقی باشد برای نقشه خوانی با علم لدنّی، اما معالوصف، اپوزیسیونِ دانشمندی که دارای #نقشه_راه نباشد حتما در مسیر خود مورد راهزنی مامورین دارای نقشه راه قرار خواهد گرفت، تا در نبردی نابرابر ناگزیر به مقابله به مثل با روش راهزنی و متعاقبا قربانی شود!
تصرف گام به گام وطن از همان ابتدای انقلاب، قانونی و سیستماتیک بوده و اپوزیسیون مشغول خواب ناز و قر و غمزهبازی با #کیش_شخصیت یکدیگر بوده و در واکنش به هر تاکتیک زنجیرهای سلطان، هی تعجب کردهاند و میکنند که پس چرا با اینهمه ایثارگری اپوزیسیون وابسته به منابع مالی مشکوک، مردم قربانی و بینوا و غیرتشکیلاتی، رفتار تشکیلاتی ندارند و انقلاب نمیکنند؟! با چنین نگاه سنتی و عقبماندهای، بدیهی است که اپوزیسیون ابتدا نیازمند انقلابی در روش و منش و نگاهِ ابتر خود است! و ملت ایران نیز پیش از هر انقلابی نیازمند انقلاب در احساس و نگاه خویش نسبت به یکدیگرند که از بالا تا پایین ژنهای مرغوب و معیوب، همه با هم در حقوق بنیادی برابرند و باید تنها بر اساس این حق مشترک و روشهای احقاق آن متحد شوند، نه طرد و حذف یکدیگر بر اساس اندیشه و باوَر! با درک چنین ضرورتی است که انقلاب در نگاه اپوزیسیون عقبمانده از ادبیات سلبی-حذفی به نگرش بنیادی اپوزیسیون پیشرو با ادبیات ایجابی-جذبی مقدور خواهد شد، تا موفق شود با تشکیل #ستاد_مشترک_اپوزیسیون و با یک زبان مشترک حقوقی، تنها بر مشترکات تاکید کند (نه تفاوتها)؛ تا اکثریت بتواند تحت قدرت انگیزشی واحد و احیانا رهبری کاریزمایی وحدتبخش، هر چه زودتر با یک #فراخوان_عمومی در یک میدان امن میلیونی گرد اقلیت مشروع حلقه زند و در منظر چشم تاریخ و جهان برای خود اعتباری بخرد؛ تا برای تغییر قانون اساسی به نفع تمام ملت، با تاکتیکِ #آچمز نمودن قدرت سلطه و ارباب در خانهی امن خودش به نتیجه برسد، و در شرایط بحرانی به ناگزیر شاهد تجاوز و تصرف وطن به دست نیروی مسلح اجنبی و تثبیت نظام سلطه به بهانهی شرایط بحرانی نباشد.
به همین دلیل است که اپوزیسیون پراکنده و غیرتشکیلاتی با روشهای سنتی و انقلابی مبتنی بر فحش و دریدن و حذف و #براندازی خشونتبار (و البته گیج و گنگ و بدون نقشه) آن هم با شعارهای پارادوکسیکال تفرقهآمیز و روی هوا، آن هم در چنبرهی نظام سلطه، با دو ارتش و دو دولت، ره به جایی نخواهید برد، #شاهزاده!
مشکل در خواب خرگوشی بر اساس فلسفهی انتظار برای زایشی طبیعی توسط مامایی است که بر تنش و بیماری زائویی به نام مام میهن میافزاید! آن هم برای احقاق وحدت چکشی و روبنایی توسط بازیگران تریبونهای اپوزیسیونی متفرق، که ناتوان از رفتار تشکیلاتی هستند و غالبا وابسته به منابع مشکوکند و به همین دلیل از تدوین نقشه راهی بنیادی عقیمند و بدون یک فلسفهی بنیادی حقمدار(بر اساس حق مسلم و غیرقابل انکار تابعیت و شراکت در آب و خاک مشترک) و بدون یک استراتژی وحدتبخش (ایجابی-جذبی) و بدون نقشهی راه و تاکتیکی مسالمتآمیز، به نتیجهای معنادار نخواهد رسید و تنها به #تکرار رفتاری سنتی و غریزی بر اساس فحش و نق زدن و شعار و تفرقه و نقدهای هزارباره به رفتارهای زنجیرهای و ناپایان نظام سلطه مشغولند! آن هم نظامی که تا 1400 سال دیگر بواسطهی سناریوهای متنوع و نفوذیهای خود، دهها سوژه برای نقد و سرگرمی اپوزیسیون در انبان دارد!
متاسفانه به دلیل همین کیش شخصیت با جیب خالی و پزعالی است که عدهای خود را برتر از بقیه میدانند و شریکان را به دلیل محرومیت از قدرت و هژمونی و اتوریته، لایق شراکت در تصمیم سازی نمیدانند!
چنین احساس شوم و متکبرانهای تنها با ادبیات "سلبی-حذفی" آبیاری میشود و این یعنی تعمیق شکاف مزمن تاریخی که بالاخره ایران را #ایرانستان خواهد کرد. #دستمریزاد!
حالا به من بگو چه کسی توانایی دارد که با دندان روی جگر گذاشتن، بر روی غرور و کیش شخصیت خود پا بگذارد، تا برای حفظ وطن و منافع مشترک مردم، قادر شود تهدید را به فرصت تبدیل کند؟ ظاهرا در چنبرهی یک عقب ماندگی تاریخی، بیهوده به نیروهای هوشمند و پیشرو برای تدوین یک نقشه راه علمی امید بستهایم! متاسفانه میدانم که بر اساس ماهیت دست اندرکاران در اپوزیسیون، هوشیاری علمی در خانه نیست و از کوزه همان برون تراود که دراوست!
مهمترین علت این ناکامی هم اتخاذ ادبیات سلبی-حذفی با جیب خالی و پز عالی است.
خیام ابراهیمی
25 فروردین 1398
1) ابتدا شنیدیم که سربازان صدام در شمال ایران با یاری سربازان گمنام و دلار متجاوز به ریال تحقیرشده و مفلس، زمین و ویلای گورخوابان وطنی را میخرند. بعد شنیدیم که به مشهدِ تایلند ماممیهن هجوم میبرند تا برای زیارت و سیاحت و فلاحت، تخم خاک کربلای تکریتی را در صیغهخانههای ناموس وطن بکارند! همان خاک زمینی که قرار بود بعدا سیل آسمانی را بخشکاند! و اکنون میشنویم که کاروان نیروهای حشدالشعبی به دعوت و حکم حکومتی حضرت سلیمان، بهیاری سیل ویرانگر در خوزستان آمدهاند تا بفرموده در بستر شهرهای ویرانشده در امر سازندگی خویش سکنی گیرند! و لابد بعد خواهیم شنید که طبق استراتژی غضنفرآبادی، نیروهای حزبالله لبنان و چریکهای جنگ شهری سوری و حوثیهای یمنی و فاطمیون افغانی و زینبیون پاکستانی، علیه اکثریت مردم قانونا عقیم ایران بهیاری انقلابِ اقلیتِ سپاهِ طالبانی بیایند که هوای فتح جهان در سر دارد و نقشهی ایران را در نام و نماد خویش ندارد! این یعنی تمام مجلسیانی که لباس سپاه بر تن کردند، #عارف به علمِ لدّنی و ولاییاَند که قانونا لباسشان فاقد نقشهی ایران است و یک سرباز گمنامِ نفوذی در میان ملت ایرانند تا بصورت هیئتی و دیمی دلال و پیمانکارِ قادر مطلقهای باشند برای اینکه ایران را خرج دامچالههای کفارِغیرخودی در جهان کنند!
آنها نقشهی راه دارند؛ اما #اپوزیسیون بین شعر و شعار و خیال و فحش کودک سنگ اندازی به شیشههای قلعهی ملک سلیمان بیش نیست و همچون قوم سرگردانی است که بهعنوان ریزهخواران تریبونهای وابسته، با تاکید بر کیش شخصیت و با توسل به ثبات یک صندلی، به خواستِ کارفرما، عملا به مانور تفرقه بین ایرانیان مشغولند و فارغ از حق برابر شهروندان، تنها با آتش تهیه و پرتاب شعارهای انقلابی و آرمانی و هپروتی، عملا مستخدم و یا بازیگر بیجیرهمواجب و آتشبیاری هستند برای آتشبهاختیاران زر و زور تزویر، تا مگر در رؤیای سلطه بر روی امواجِ خون ملت ایران، روزی به خوشهچینی مشغول شوند! و این یعنی آلت #خیانت شدن به حق مشترک آب و خاک.
در این بلبشو، شکی نیست که پرچمداران سبز و بنفشی که آلت فریفتن مردم و بیعت با نظام سلطه شدهاند، در دوران بحرانی لال مردهاند، باید میان وجدانهای خفته، به وجدان بیدار تاریخ پاسخگو باشند! اما کماکان و آگاهانه، نقششان دلالی و پیمانکاری به نفع نظام سلطهای است که همین حق مشترک را به نفع آرمانهای تک نفره غصب کرده است! و این یعنی #خیانت به حقوق بنیادی مردم امروز، در راه آرمانهای معمار دیروز!
.
2) درود و بدرود
آنها که بیخطر سلاماَت را #لایک میکنند و پیامات را لایک نمیکنند تا کسی در ذهن خود طناب دار تو را ببافد!
#خیانت تنها مقابلهی یک ویژهخوار اپوزیسیونر با وحدت بنیادی تمام ایرانیان نیست! خیانت یعنی سربرگرداندنِ یک موش محافظهکار از خطرِ همافزایی و زحمت و هزینهی شرافت، و سر در سوراخ امنِ خود فرو بردن و ضمنا میان خون و جنایت شعری عاشقانه سرودن و بده بستان لایکی و گاهی جیرجیر در خفا برای خریدن اعتبار فرهیختگی و فرهنگِ ژلهای و حلزونیِ زالوهایِ سیاسیکار.
در غیابِ نظارتِ ملی بر سرنوشت مردمی که مستخدمینشان در حکومت، قانونا خود را مالک مطلقه بر تمام حیثیتِ ملت حقیر در لباس امت صغیر میدانند و مردمش هم فاقد احساس حق برابرند، هر چه از بدبختی و حقارت دانشمندان فریفتهی فرهنگ سلبریتی سیاسی و فرهنگ پوشالی و لاکچری بگویی، کم است! براستی که بیشرفی شاخ و دم ندارد!
.
3) رسالتِ فرهیختگان و صاحبان تریبون و مردم پریشان
براستی در این مسلخگاه حیثیت ایرانیان، چه کسی باید چه کار کند؟
در فقدان نظارت مردم قانونا عقیم و غیرتشکیلاتی بر سرنوشت خویش، چه باید کرد تا اگر متن قانون عقیم است اما بتوان بر قدرت تشکیلاتی نظام سلطه در حواشی میدان امن قانونمداران فائق آمد و در زمین او بازی خود را کرد؟ آیا کماکان باید احمقانه به تیرخلاص زنهای اصلاحجلب امید بست؟ و اگر نه، پس تکلیف شناسایی راه و روش درستِ دستیابی به هژمونی و اتوریتهی مؤثر ناشی از وحدت مردم، برای تاثیر بر سرنوشت خویش چیست و اقدام به این رسالتِ مردمی و ملی-میهنی با کدام ستاد اجرایی است؟ مسلما فهم اینکه تمرکز رفتارهای اجتماعی باید بر چه خشت بنیادی بنا شود، تکلیف فرهیختگانی است که امکان راه اندازی تشکیلات و اتحاد مقدماتی بین خود برای اتحاد ملی را دارند، اما حقبهجانبانه و انحصارگرایانه و متکبرانه بدان تن نمیدهند! وحدتی که در گردوخاکِ سوءتفاهمات ایدئولوژیک (بین پوزیسیون و اپوزیسیون) در میان مردم بیپناه و غیرتشکیلاتی و در بنبست کوچه پس کوچههای ناامنِ سرکوب به هزار بهانهی قانونی، در توان مردم پریشان نیست.
تو گویی جملگی غافلند و یا دچار جهلالعارفینند که در شرایط بحرانی و #پیشاآزادی فعلی که موضوع اصلی تمامیت ارضی و منافع مشترک ناشی حق آب و خاک مشترک در یک خانه و وطن است، اولویت نباید بر سر وحدت ایدئولوژیک و همسویی اندیشههای تفرقه آمیز باشد؛ که چالش اندیشه در حوزهی فراگیر مردمی که نیازمند بستری امن است از مقولات پساآزادی است، نه در میان معرکه!
وقتی از زمین و آسمان سیلی ویرانگر در حال ویرانی وطن است، دیگر نمیتوان با شعار پوشالی "ما هستیم" فال حافظ گرفت و در لسآنجلس برای وحدت ایدئولوژیک مجالس دورهمی برای سورچرانی راه انداخت! درک خطیر بودن موقعیت وطن، از مهمترین نکات کلیدی در دوران #پیشاآزادی برای تحولات بنیادی است و هرگونه حقبهجانبی و دلمشغولی ضدوحدت، موجب #چاه_نمایی و حواس پرتی مردم است.
.
4) هجوم ملخها به استان خوزستان
پیش از عید پیرو گفتهی #غضنفرآبادی (رئیس دادگاههای انقلابی اسلامی تهران) مبتنی بر اینکه "اگر ما انقلاب را یاری نکنیم، حشدالشعبی عراقی و فاطمیون افغانی و زینبیون پاکستانی و حوثیهای یمنی خواهند آمد و انقلاب را یاری خواهند کرد"، هشداری دادم راجع به مقدمات خطر سیستماتیک ورود نیروهای مسلح برساختهی نظام سلطه از پایگاههای خارجی صدور انقلاب، به داخل وطن. آن وقت نمیدانستم که قرار است طبق یک نقشه راه بین آسمان و زمین، ابرها باروَر شوند تا در پوشش یاری به مدیران اهل بصیرتِ سیل ویرانگر که قادر است عِرق بومی شهرها را خالی از سکنه و جابجا کند، شاهد انتقال نیروهای مسلح اجنبی به میانِ مردم پریشان ایران باشیم.
مدتی پیش ازبرملا شدن استراتژی و نقشهی راه حکومت ایران توسط #غضنفرآبادی، فائو (سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد) هشدار داده بود که لشکر ملخها از افریقا و عربستان و امارات و کویت و عمان و قطر به خوزستان و جنوب ایران هجوم خواهند آورد! البته این #آیات_آسمانی شاید برای پیمانکاران حوزوی در علومِ خفیه با دعای باران و بستن سد با خاک کربلا و نیز بازیگرانِ چالش#مهر_در_سیل_تا_خشکسالی و چالش #تا_زانو_در_آب مصداقی باشد برای نقشه خوانی با علم لدنّی، اما معالوصف، اپوزیسیونِ دانشمندی که دارای #نقشه_راه نباشد حتما در مسیر خود مورد راهزنی مامورین دارای نقشه راه قرار خواهد گرفت، تا در نبردی نابرابر ناگزیر به مقابله به مثل با روش راهزنی و متعاقبا قربانی شود!
تصرف گام به گام وطن از همان ابتدای انقلاب، قانونی و سیستماتیک بوده و اپوزیسیون مشغول خواب ناز و قر و غمزهبازی با #کیش_شخصیت یکدیگر بوده و در واکنش به هر تاکتیک زنجیرهای سلطان، هی تعجب کردهاند و میکنند که پس چرا با اینهمه ایثارگری اپوزیسیون وابسته به منابع مالی مشکوک، مردم قربانی و بینوا و غیرتشکیلاتی، رفتار تشکیلاتی ندارند و انقلاب نمیکنند؟! با چنین نگاه سنتی و عقبماندهای، بدیهی است که اپوزیسیون ابتدا نیازمند انقلابی در روش و منش و نگاهِ ابتر خود است! و ملت ایران نیز پیش از هر انقلابی نیازمند انقلاب در احساس و نگاه خویش نسبت به یکدیگرند که از بالا تا پایین ژنهای مرغوب و معیوب، همه با هم در حقوق بنیادی برابرند و باید تنها بر اساس این حق مشترک و روشهای احقاق آن متحد شوند، نه طرد و حذف یکدیگر بر اساس اندیشه و باوَر! با درک چنین ضرورتی است که انقلاب در نگاه اپوزیسیون عقبمانده از ادبیات سلبی-حذفی به نگرش بنیادی اپوزیسیون پیشرو با ادبیات ایجابی-جذبی مقدور خواهد شد، تا موفق شود با تشکیل #ستاد_مشترک_اپوزیسیون و با یک زبان مشترک حقوقی، تنها بر مشترکات تاکید کند (نه تفاوتها)؛ تا اکثریت بتواند تحت قدرت انگیزشی واحد و احیانا رهبری کاریزمایی وحدتبخش، هر چه زودتر با یک #فراخوان_عمومی در یک میدان امن میلیونی گرد اقلیت مشروع حلقه زند و در منظر چشم تاریخ و جهان برای خود اعتباری بخرد؛ تا برای تغییر قانون اساسی به نفع تمام ملت، با تاکتیکِ #آچمز نمودن قدرت سلطه و ارباب در خانهی امن خودش به نتیجه برسد، و در شرایط بحرانی به ناگزیر شاهد تجاوز و تصرف وطن به دست نیروی مسلح اجنبی و تثبیت نظام سلطه به بهانهی شرایط بحرانی نباشد.
به همین دلیل است که اپوزیسیون پراکنده و غیرتشکیلاتی با روشهای سنتی و انقلابی مبتنی بر فحش و دریدن و حذف و #براندازی خشونتبار (و البته گیج و گنگ و بدون نقشه) آن هم با شعارهای پارادوکسیکال تفرقهآمیز و روی هوا، آن هم در چنبرهی نظام سلطه، با دو ارتش و دو دولت، ره به جایی نخواهید برد، #شاهزاده!
مشکل در خواب خرگوشی بر اساس فلسفهی انتظار برای زایشی طبیعی توسط مامایی است که بر تنش و بیماری زائویی به نام مام میهن میافزاید! آن هم برای احقاق وحدت چکشی و روبنایی توسط بازیگران تریبونهای اپوزیسیونی متفرق، که ناتوان از رفتار تشکیلاتی هستند و غالبا وابسته به منابع مشکوکند و به همین دلیل از تدوین نقشه راهی بنیادی عقیمند و بدون یک فلسفهی بنیادی حقمدار(بر اساس حق مسلم و غیرقابل انکار تابعیت و شراکت در آب و خاک مشترک) و بدون یک استراتژی وحدتبخش (ایجابی-جذبی) و بدون نقشهی راه و تاکتیکی مسالمتآمیز، به نتیجهای معنادار نخواهد رسید و تنها به #تکرار رفتاری سنتی و غریزی بر اساس فحش و نق زدن و شعار و تفرقه و نقدهای هزارباره به رفتارهای زنجیرهای و ناپایان نظام سلطه مشغولند! آن هم نظامی که تا 1400 سال دیگر بواسطهی سناریوهای متنوع و نفوذیهای خود، دهها سوژه برای نقد و سرگرمی اپوزیسیون در انبان دارد!
متاسفانه به دلیل همین کیش شخصیت با جیب خالی و پزعالی است که عدهای خود را برتر از بقیه میدانند و شریکان را به دلیل محرومیت از قدرت و هژمونی و اتوریته، لایق شراکت در تصمیم سازی نمیدانند!
چنین احساس شوم و متکبرانهای تنها با ادبیات "سلبی-حذفی" آبیاری میشود و این یعنی تعمیق شکاف مزمن تاریخی که بالاخره ایران را #ایرانستان خواهد کرد. #دستمریزاد!
حالا به من بگو چه کسی توانایی دارد که با دندان روی جگر گذاشتن، بر روی غرور و کیش شخصیت خود پا بگذارد، تا برای حفظ وطن و منافع مشترک مردم، قادر شود تهدید را به فرصت تبدیل کند؟ ظاهرا در چنبرهی یک عقب ماندگی تاریخی، بیهوده به نیروهای هوشمند و پیشرو برای تدوین یک نقشه راه علمی امید بستهایم! متاسفانه میدانم که بر اساس ماهیت دست اندرکاران در اپوزیسیون، هوشیاری علمی در خانه نیست و از کوزه همان برون تراود که دراوست!
مهمترین علت این ناکامی هم اتخاذ ادبیات سلبی-حذفی با جیب خالی و پز عالی است.
خیام ابراهیمی
25 فروردین 1398
https://www.facebook.com/photo.php?fbid=2250625331863958&set=a.1374823816110785&type=3
کوروش آسوده بخواب، زیرا همه خوابند!
نوشداروی پس از مرگ سهراب، توسط دورهمی نقالان ماهوارهای و شاهزاده #رضا_پهلوی که جملگی با روشهای ناکارآمد مبتنی بر فلسفه انتظار و ادبیات سلبی-حذفی، در نبردی نابرابر و در میدان نظام سلطه، بازی میکنند.
https://www.facebook.com/watch/?v=505520716647920
کوروش آسوده بخواب، زیرا همه خوابند!
نوشداروی پس از مرگ سهراب، توسط دورهمی نقالان ماهوارهای و شاهزاده #رضا_پهلوی که جملگی با روشهای ناکارآمد مبتنی بر فلسفه انتظار و ادبیات سلبی-حذفی، در نبردی نابرابر و در میدان نظام سلطه، بازی میکنند.
https://www.facebook.com/watch/?v=505520716647920
No comments:
Post a Comment