Thursday, April 4, 2019

فلسفه نور و تاریکی


فلسفه نور و تاریکی
بحث ما از قالب شخصیتها جداست. پتانسیل وجودیشان میتواند در یک پروسه ی مردمی مؤثر واقع شود، اما موضوعِ اصالتِ محتواست.
من در این شک ندارم که ولایت مطلقه از هر نوعش، نافی اختیار و اراده‌ و کسب معرفت برای انسان آزاده است. تمامی ارزش انسان به معرفت و آگاهی است. حتی تسلیم هم وقتی ارزشمند است که نیازمند معرفت باشد! بنابراین من در نیت و منطق شک نکردم، بلکه بحث بر سر روش است. روشی که حقیر از آن سخن میگویم به معنای مشارکت با دزد و قاتل قافله نیست.
"نور بر تاریکی پیروز است!"
این شعار مجاهدین است، اما شعار باید همخوان با پندار و رفتار و گفتار و معنادار باشد! به باورم متاسفانه در یک دامِ تحمیلی فلسفی، روشهای مجاهدین مبتنی بر عملکرد نور نیست، بلکه روشها به مقابله به مثل با تاریکی استوار است. گیریم با ایثار و فدا و صدق. به باورم در مناسبات مشترک مدنی و رعایت حقوق عمومی فدا و صدق کافی نیست. چرا که در نبردی نابرابر، این ملتند که همواره قربانی و بازنده خواهند شد!
...
بحث تئوریک است، نه خصمانه. در بحث تئوریک موضوع این نیست که ما مخالفیم یا موافق. بلکه بحث بر سر شناخت مبانی مبارزه است.
به باورم در مبارزه با نظام سلطه، توسط ملت غیرتشکیلاتی در دوران پیشاآزادی، دو نوع مبارزه بر اساس دو نوع منافع و تعبیر از حق و باطل مطرح است:
الف) روش سنتی: تقسیم جامعه به حق و باطل ایدئولوژیک، و نبرد با حربه ی تاریکی و نفرت و کین و خشم و جنگ و حذف علیه تاریکی. آیا تاریکی با تاریکی محو میشود؟... خیر!
ب) روش مدرن: وحدت جامعه بر اساس یک حق بنیادی در آب و خاک مشترک. و نبرد با نور افشانی و مهر و تصاحب با جذب نه حذف.
نور بر تاریکی پیروز است!
این شعار مجاهدین است اما روشهایش طبق عملکرد نور نیست بلکه روشهایش به مقابله به مثل بر تاریکی استوار است. و در نبردی نابرابر، این ملتند که همواره بازنده خواهند شد!
...
استراتژی فلسفه ی اول حذف با تاریکی است.
استراتژی روش دوم جذب با نور است.
تاکتیکهای روشهای یادشده:
الف) تارکتیکهای تاریکی (حذف تاریکی با تاریکی)
1- کودتا: اسب تراوا که در پوشش به داخل قلعه نفوذ میکند! و با پوشش از درون کودتا میکند!
2- ترور: خرد کردن بتهای کوچک و نهادن پتک در دست بت بزرگ
3- جنگ: مبارزات چریکی و جنگ رو در رو با نقشه راه و برنامه
ب) تاکتیکهای نور (هجوم نور بر تاریکی)
1- موریانه در عصای موسا:
موریانه با وحدت از چوب تغذیه میکند و در آن مأوا میگیرد. تا اینکه عصا پوک شده و سلیمان سرنگون میشود.
بر این اساس باید یک غدایی فراهم کرد که مردم بو بکشند و بدون تشکیلات و بصورت غریزی به سوی آن در حرکت شوند. آن حق مشترک در آب و خاک است و درخواست تغییر مناسبات برای استرداد این حق با تغییر قانون بر اساس اعتبار اکثریت مقبول در میدان.
شعار تاریکی ترس از ناشناخته و چنگ و دندان به هر ناسو و جنگ است.
شعار دومی امنیت و صلح است.
هر دو به مقصد میرسند اما نرخ پیروزی تاریکی در نبردی نابرابر بسیار کمتر از نرخ پیروزی با روش دوم با نور و رخنه در عصای سلیمان است.
توضیح بیشتر را بارها بیان کرده ام.
حالا باید بر سر این بخث کرد چرا بدون تجربه ی روش دوم تنها باید از روش اول که مردم غیرتشکیلاتی هستند و مطالباتشان روبنایی است بهره برد؟ حتی اگر مطالبات اکثریت بنیادی هم باشد اما غیرتشکیلاتی هستند و این پروسه بسیار زمان بر و هزینه بار است! به باورم هزینه ی زمانی و مادی و معنوی دومی کمتر است و ضمنا معرفتبار است و موجب نفی تفرقه و فتنه و مخدوش شدن تمامیت ارضی خواهد شد.
اما در مورد راهکار اولی تمام هزینه ها زیاد است و تضمینی هم نیست.
راهکار بنده تضمینی است. و اگر موفق نشود، پتانسیل لازم و کافی برای راهکار اولی در پروسه ی عمل، تولید خواهد شد.... و در هر حالت هم هزینه و فاصله را تا پیروزی کم خواهد کرد و ضریب امنیت ملی-میهنی را بالا خواهد برد.


Image may contain: outdoor and nature



No comments:

Post a Comment

کاروان میلیونی دفاعی صلح در اوکراین

# کاروان_میلیونی_دفاعی_صلح   در  # اوکراین تقریبا مطمئنم که مردم # اوکراین قربانیِ کاسبی و تبانی شرق و غرب در سناریوهای نظم نوین جهانی تو...