پروژه: غیبت کبری یا صغرای آقا، با بادکردنِ تشکیلات مجازی و زیرزمینی #شبکه_ایرانیاران در آغوش سربازان گمنامِ امام زمان، با پتانسیلِ تداومِ سلطه.
تاکتیک: پیشدستی و مالِ خودکردنِ #وحدت_اپوزسیون ، و عصبکشی آن با کاتالیزور امنیتی #شبکه_ایرانیاران ، بر اساس ادبیات #سلبی_حذفی در پوشش ادبیات #ایجابی_جذبی با سوء استفاده از کاریزمای چهرهی فراجناحیِ آقای #رضا_پهلوی (با انتساب ایشان به سامانهی پاشاهیخواهی)، با ترفند تفرقه و دوقطبی کردن اپوزیسیون بین جمهوریخواهان و پادشاهیخواهان.
اجماع مخالفین جمهوریاسلامی در شبکه مجازی ایرانیاران، از لحاظ شکلی، مرا به یاد کرسیهای آزاداندیشی پیشنهادی رهبر نظام میاندازد! کرسیهایی که معلوم نبود امنیت پس از آزادی بیانشان را قرار است چه کسی تضمین کند. حالا سخن از فعالیت شبکه های زیرزمینی در داخل ایران از طریق مبادلات فکری مجازی است! این یعنی وابسته کردن اطلاعات نرم و سخت اعضاء شبکهها به اتاقهای فکر میدان مجازی در موقعیتی نامعین. اما مشکل تنها قالب شکلی این شبکه نیست، بلکه محتوای آن هم هست. به باورم چنین شبکهای هم از لحاظ قالب و هم محتوی دارای پارادوکسهای شکننده است که میتواند در هر لحظه فعالیت مرتبطین را از محلی که نمیدانی کجاست، رصد، مهار، منحرف و سرکوب کند و از چاله به چاه بیندازد!
به باورم نارنجکِ کارگذاری شده در نارنج اهدافِ قشنگِ #شبکه_ایرانیاران، ادبیات پارادوکسیکال و قابلیتِ روشِ موجربایی برای موجسواری است که بر اثبات و تثبیت معرفت تدریجی و گام به گامِ مردم ایران، بنا گذاشته نشده است! چون نخودولوبیای این آش، دیرپز است و بدون خیسخوردن در بسترِ طبیعی، در ظرف و کاسهی داغ تشکیلات زیرزمینی سربازان امام زمان در داخل وطن، موجب سوءهاضمهی ملی میشود! شبکه سازی و وجود ظرف مبارزات براندازانه در داخل ایران دو اهرمی است که خانم#ویکتوریا_آزاد بهعنوان بنیانگزار(و شاید بنیانگذار؟) شبکه ایرانیاران، از آنها برای اجرایی کردن طرح وحدت تمام اقشار ایرانیان برای تدوین نقشهی راه و آلتراتیو، یاد میکند و در اولین گام پس از به امضاء رساندن یک تفاهمنامه بین تعدادی از مدعیان مبارزه برای براندازی و گذر از جمهوری اسلامی، با پیوند آقای رضا پهلوی و حشمتالله طبرزدی در یک نشست مجازی در راستای آرمانهای مطروحه، از سایر گروهها نیز برای تبادل آراء دعوت بعمل میآورد تا به جریانی بپیوندند که به ادعای خودشان هم اکنون دارای شبکههایی زیرزمینی در داخل ایرانِ امنیتی است! اما صرف نظر از فحوای این طرح امنیتی برای شبکه سازی از طریق دنیای ناامن مجازی در بستر واقعی (که گوشت را در چنگال گربه میگذارد) ، آنچه مهم است روح حاکم بر ادبیات این مفاهمهنامه و مکانیسم تصمیم سازی برای نیل به هدف سنگرسازِ#براندازی بصورت مسالمت آمیز است! براندازی و نه استرداد اراده ملی، و نه درخواست تغییر قانون اساسی. لفظ "براندازی مسالمتآمیز" در بطن خود دارای پارادوکس است!
یک فکر خوب و ناب، چگونه بدون الزام سیستماتیک به مبانی فلسفی و زبان حقوقی مشترک میتواند دارای اهداف استراتژیک و تاکتیک مسالمتآمیز میدانی و نقشه راهی علمی باشد؟ مگر آنکه قرار باشد بصورت دیمی و با شعارهای روبنایی و سوء تفاهم برانگیز و تنش آفرین، باز هم مردم را بر موجی از تضادهای درونی و با تزریقِ ادبیاتِ پارادوکسیکال و انفجاری و با نشان دادن دَرِ باغ سبز، با روشی روبنایی و از بالا و به پایین در بین راه گم و متفرق کند و بصورت کادوپیچ به گروگانِ سربازان گمنام ارباب خارجی و داخلی درآورد؟! مردمسواری وقتی ممکن میشود که شخص بنای خود را بر نهادینه کردن معرفت مطالبات بنیادی و آگاهی میدانی با آزمون و خطا و گام به گام در اکثریتِ مردم نگذارد! و ایرانیاران با ادعای شبکههای زیرزمینی در ایران امنیتی، و ادبیات #براندازی دارای چنین پتانسیلی است! چون به فهم اولین خشت بنیادی مردم که همانا حق آب و خاک برابر برای نوشتن سرنوشت ملی است یاری نمیرساند و به جای میداندادن به گام اولِ #عدم_بیعت مسالمتآمیز فراگیر مردم با قانون اساسی و اثبات آن با درخواستِ فراگیر #استرداد_اراده_ملی با تغییر قانون به نفع حضور همه، بصورت پیشفرض بنای خود را بر گذر و #براندازی_دفعتی و گنگ (به تشخیص بخشی از اپوزیسیون) گذاشته، و حکم حکومتی خود را پیرو تظاهرات حکومتی دی 96 و شعارهای برساختهی امنیتی حول محور#رضاشاه_روحت_شاد، بر سیل امواج نارضایتی مردم، اخذ کرده است! ( اینکه من قدردان خدماتِ رضا شاه باشم خیلی فرق میکند تا اینکه دشمن من این بادکنک را خودش باد کند تا پس از هوا کردن و اوج گرفتنش آن را سوراخ کند!)
40 سال است که سیستم امنیتی با شناسایی ضرورتهای زمان آن را مال خود میکند تا با خیال راحت بتواند افشار اوضاع در دست خودش باشد! دشمنت را نزدیکتر از دوست، در دامنِ خود نگاه دار! به همین دلیل است که: پرچم غیرخودی را با شعار... میدهند در دست استاد هوار!
گویا #ایرانیاران قرار است ضمن باد کردن مطالبات بنیادی در بستر وحدت ضروری اپوزیسیون، با ربودن این میدان و با جذب بخشی از نخبگان، کار را بر بستر شور ملی بدون مکانیزم سیستماتیک نظارت ملی، به جابجایی روبنایی مدیران سوق دهد! .چون به ضرورتِ تشکیل شوراهای محلی بر اساس حق آبوخاک، و برای تمرین همافزایی و همزیستی مسالمتآمیز برای تضمین نظارت ملی اشاره نمیکند! چون در وضعیت گلآلود سوء تفاهمات ایدئولوژیک، از ابتدا اشاره به فعالیت احزاب شده است! حال آنکه فعالیت احزاب بدون شهروندانی که آگاهی به حقوق برابر شهروندی و مدنیت را از امروز تا حداقل یکسال در شوراهای محلی تمرین نکرده باشند، تنها موجب ماهی گرفتن قدرتمداران از سوء تفاهمات هیجانی خواهد شد!
سفسطه در پروژهی امنیتی ایرانیاران، در عدم اشاره به حق بنیادی آب و خاک، و زبان مشترک حقوقی و مسالمتآمیز و #روش و #نقشه_راه آن است، نه شعارهای عصبکشی شده و زیبای آن! مهم روش دستیابی به هدف است، نه عمده کردن هدف. که #فدرالیسم یک قله در فردای آزادی و استقرار قانون مردمی مبتنی بر آگاهی ماندگار شهروندان مدنی به روش دموکراتیک است، نه یک هدف دم دستی امروزی که از پیش، به توقعات تلنبار شده باج داده شود!
دستمریزاد به هوش سیاسی صاحبان تریبون در #اپوزیسیون !
که نخواست و یا نتوانست که دشمن را نزدیکتر از دوست در یک وحدت ملی بر اساس یک#زبان_مشترک_مردمی مبتنی بر ادبیات #ایجابی_جذبی راستین، در دوران #پیشاآزادی و با التزام به یک #مرامنامه_مردمی و #نقشه_راه_علمی گرد هم آورد و در یک میدان میلیونی امن ( نه ناامن) بصورت مسلمت آمیز، قانون سلطه را #آچمز و مال خود کند!
نخواست و یا نتوانست که تهدید را به فرصت تبدیل کند!
آنقدر توسط اپوزیسیون سنتی با #کیش_شخصیت مانع تراشیده شد و در زمین دشمن بازی شد که حالا باید در دقایق نود، شاهد فیلم جدید در وقت اضافه بود:
استراتژی: تبدیل تهدید به فرصت با غصب اراده ملی
تاکتیک: "جورچین وحدت میلی" با چکش مخملی، پس از تخریب "حیثیت ایرانیان"
پروژه: "دولت بهاران" در "غیبت صغری یا کبرای حضرت آقا"
رونمایی از دامچاله: "ایران...یاران" با همت والای "دولت ...بهاران"
سناریست، فیلمنامه نویس و کارگردان: استاد اعظم اتاق فکر تخریبچیان و گمنامان زنجیرهای
آلتها به ترتیب اجرای نقش و حروف الفبای اربابی:
1) تیم اجرایی: بانو #ویکتوریا_آزاد ؟! گروگانهای سیاسی، بازیگردانهای هنربند و نون پیازی، با حضور سیاهی لشکر قربانیان و بازیچهها و بازیگران
2) با شرکت افتخاری:
جناب آقای اعلیحضرت شاهزاده #رضا_پهلوی سوم ( این نقش بر ایشان بار و بر تماشاچیان تحمیل شده است)
محمود احمدی نژاد
حشمت الله #طبرزدی
داکتر #مهدی_خزعلی
استاد جن گیری: #رحیم_مشائی
مبارز سندیکای رانندگان شرکت واحد: #منصور_اسانلو
نماینده سابق مجلس ولایی: مبارز زندان رفته استاد قاسم شعلهسعدی...
و سایر بازیچهها و توپ جمع کنها و باقی بینوایان با هوش منطقی بالا و هوش هیجانی پایین
آنونس فیلم: تصویر پیوست
خیام ابراهیمی
1 اسفند 1397
پ.ن: تفاهمنامه ایرانیاران در اولین پیام
No comments:
Post a Comment