چگونه ایران ایرانستان شد؟
(برای ثبت در تاریخ)
پاسخ: عدم توانایی در درک، معنای اتحاد در شرایط جنگی، و در شورای امن ملی-میهنی!
خیانت؟ یا حماقت؟
"نور علی نور" یعنی ایران در شرایط جنگی است و برخی در سوراخ موش نمیخواهند از وطن دفاع کنند و برای استرداد اراه ملی به روش مسالمت آمیز، شرایط جنگی را به صلح تبدیل کنند! چون حتی نمیخواهند به عنوان امتحانی مفت، در یک فراخوان عمومی و پی گیر همه را در تمام شهرستانها و در هر هفته در یک مکان امن مثل نماز جمعه ( نه میدان آزادی که بدون مجوز حضور حکم سرکوب دارد)، گرد اقلیت بنشانند تا اعتبار اکثریت، مشروعیت اقلیت را در خود ذوب کند! چون با نمایش این وحدت اکثریتی، ادعای انقلابیگری اقلیت چند ده هزار نفری در دی 96 (که بر موجب مطالبات روبنایی با شعارهای امنیتی، کار نظام بود) لو میرود.
چون انقلابیون کاذب به عشق تریبون مستدام، و با جیب خالی و با پز عالی که شعار براندازی سرکوبگرانه و سنگرساز میدهند، از سکه میافتند!
چون معنای ضرورت انقلاب در ادبیات اپوزسیون را حتی برای استرداد اراده ملی-میهنی، بر خلاف شعور بالا و کیش شخصیت والای خود میدانند!
... این 5 بند را دو بار بخوانیم و کمی در مفاهیم آن تامل کنیم:1- رئیسی: حفظ نظام بر عدالت (یعنی مرگ و قتل عام تمام ملت) اولویت دارد!2- مادورو با هماهنگی و یا بدلیل تجربهی حفظ نظام اسد توسط ایران، از ایران یاری خواست.3- غضنفری: از حزب الله لبنانی تا حشداشعبی و فاطمیون افغانی و زینبیون پاکستانی و حوثی های یمنی و حالا چریکهای ونزوئلایی و البته نیروهای قزاق روسی همه برای قتل عام مخالفین انقلاب آماده باشند!4- امروز 4 وکیل به مکان نامعین برده شدند.5- اپوزیسیون خائن و گروگان (در امنیتِ فضای لندنی)، کماکان، بر سر نخود و لوبیای ایدئولوژیک و کیش شخصیت، حتی در یک اتحاد میهنی دز زمان جنگی، متحد نشود و سفسطه کند که ما در کنار دیکتاتورها و چپیها و سلطنت طلبان برای محافظت از خاک میهن که در حال تجاوز است، نخواهیم جنگید!
.
متاسفانه در آنچه به اپوزیسیون معروف است تمایلی برای اتحاد تمام ایرانیان (بر اساس تنها حق تابعیت نه ویژگیهای دیگر) برای بازپسگیری خانه ای که در دست دزد است نمیبینم! چون هنوز خطیر بودن موقعیت را درک نکرده اند و جملگی خیال میکنند در شورای ملی و شورای انقلاب نشستهاند و در حال تعیین نوع حکومتند! این نامه را برای تمام ایرانیانی که دغدغهای فوری-فوتی و مؤثر ندارند، مینویسم.
آقای ایکس!
آقای ایکس همان اپوزیسیون کاذب فعلی، و در واقع #بدل_اپوزیسیون است!
آقای ایکس بخشی از اپوزیسیونی است که خود را به خواب زده و قصد ندارد بیدار شود و در مقابل نقد منطقی بی قرار میشود(چون قادر به درک نقشه راه در موقعیت دوران پیشاآزادی نیست) و نهایتا به دلیل ناتوانی در همگرایی برای یک هدف مشترک(که نوع حکومت نیست بلکه مشارکت برای بازپسگیری ملک مشترک است) با چکش "چاردیواری اختیاری"، در هنگام بن بست و بدون اشتیاق برای توضیح دلایل اهداف خود، و بدون روش اقتاعی، به تکلیف بنیادی خود با هر نتیجه می پردازد!
من از تصدیع تریبون یکطرفهی ایشان پوزش میطلبم!
تصورم این بود که دغدغهی واقع بینانه برای استرداد اراده میهنی دارید.
نمیدانستم که بدون نقد راهکارهای منطقی، و بر اساس گمان و تمسخر و جوک و کین و حب و بغض به ویژگیهای ثانویهی شخصیتی و ایدئولوژیک (نه حق آب و خاک مشترک)، تنها باید نالید و شعار داد و تکفیر کرد.
زحمت حساب و کتاب بدهکاری و بستانکاری در نقد منطقی و نوشتن زوایای فهم مناسبات قدرت برای حصول نتیجه، پیش کش!
دیگر مزاحم اوقات شریف نمیشوم.
در شهر اگر کس است...یک حرف بس است.
راهکاری برای هموطنانی که بدون ارائهی راهکاری منطقی و مقدور و میدانی؛ دل در گرو شعارِ آرمانشهری ناممکن و نیز براندازی با روش سلبی-حذفی(نه ایجابی-جذبی) و با پز عالی و جیب خالی و انتظار عصرجمعهای با تاکید بر "تفرقه بینداز و شاهد ایرانستان باش" دارند!
این یعنی: نه خود خورد نه کس دهد...گنده زند به سگ دهد!
و اما درسهای استاد اعظم: چگونه طعمه را تکه تکه کنیم؟
شرح مختصر چگونگی "دزدیدنِ هرات از ایران" در دو حرکت:
سیاست استعماری و انگلیسی تحریک حاکم هرات برای جدایی از ایران
شبیه سیاست استثماری اتاق فکر نظام سلطه در بین اپوزیسیون مفلس و ملت واحد است!
چنین سیاستی نیازمند یک قانون مشترک با توهمِ اختیاراتِ قدرت مطلقه (بر اساس حق برتر ایدئولوژیک، یا تکنولوژیک، و یا حق مالکیت و سرمایه و زور نظامی) است.
الحمدمنه قانون اساسی ایران دارای تمام ایرن ویژگیها هست... و پر بیراه نیست اگر ایران بزودی به دست خود ایرانیان، #ایرانستان شود!
تا ابد شعار دهیم و در انتظار نسرین ستوده شدن 80 میلیون نفر ایرانی، یکی یکی اعتراض کنیم.
تاریخ فراموش نخواهد کرد: که چه شخصیتهایی با شعار سکولاریسم و آزادی علیه وحدت میهنی، ایران را ایرانستان کردند! آن کوته نظرانی که بدلیل عدم درک موقعیت زمانی-مکانی، در شرایط جنگی، به جای دفاع از حق مشترک، دم از نخود و لوبیای اندیشه زدند و در توهم اینکه این فیلم اکشن و مهیج سیاستبازی سریالی همچنان در شبهای دیگر هم ادامه دارد، شب آسوده خوابیدند و صبح دیدند که نه از تاک مانده نشان و نه از تاکنشان.
ایام به کام.
No comments:
Post a Comment