راه رهایی از عیدسعید انیران و سیمولیشن ss در #گام_دوم
امید بدون نظارت بر سرنوشت خود در خانهمشترک مقدور نیست
و وقتی کلید قفل امید، قانونا در دست یکی حصر باشد، دیگر از نگهبانانش توقعی نیست.
40سال است که با خدعه، سند خانه بنام سلطان زده شده و امروز با ویرانی امنیت زندگی
در خاکمشترکغصبی عبات مزدوران باطل و حق خیارغبن از شهروندان ساقط است!
از زورگیریهای یواشکی تا زورگیری با شیشکی، در بحران #امید_آبکی
بهیاری 7سعید هفتتیرکش پفکی و زورگیرانعقیدتی، یا 7 سامورایی ولایی؛ و جهاد
هشمتین سعید سینهسوخته (سردار سعید قاسمی) همان سرباز انتحاری و آتشبهاختیار
سرخود، روایت تلخ فتح حیات توست بهعنوان یک ایرانی قانونا عقیم. که آتشبیاران
معرکه نیز باید به حکم حکومتی ملتزم باشند نه الکی.
و اما نقشِ 7 راهزن قانونی از آتشبیاران راه مولای سردار
سلیمانی (سرباز انتحاری زورگیری فرامرزی و درونمرزی) در هفت جبهه در قوای 9 گانهی
مونتسکیوبنماکیاول، برای صدور انقلاب تا دیار قدس و زورگیری عقیدتی به غیرخودی،
جملگی از اشرار نظام سلطه و جزو بازیگران سوخته در سناریوهای اتاق فکر... به
ترتیب اجرای نقش در میانپرده:
1- سعید حجاریان: تئوریسین زورگیری عقیدتی و اصلاح دام
2- سعید امامی: آلتِ قتلهای زنجیرهای و شهید نفوذی قوم
یهود ناکام.
3- سعید عسگر: تروریست آزاد در همه ایام.
4- سعید مرتضوی: زورگیر قضایی قضا و قدرهای نافرجام.
5- سعید طوسی: زوگیر نرمافزاری و معنوی در صنف غلمان
6- سعید حنایی: زورگیر سختافزاری و مادی در صنف حوریان
7-سعید حدادیان: زورگیر احساس و اشک و آه در صنفِ بیهوشانِ
هیجان
پشت پرده:
8- سعید قاسمی: زورگیر آتش به اختیار و تهیه آتش و آتشبیار
زمین و زمان.
9- سردار سلیمانی: زورگیر فرامرزی و درون مرزی به نام
ایران و به کام سلطان.
جملگی از سپاه سینسین (اس.اس انیرانی که در #آرم خود نامی
از #ایران ندارد) از قوم یأجوج و مأجوج و جنیانِ سعید ابوالشَرّ، در پوستینِ سعید
ابوالخیر.
سعید هم سعیدهای قدیم که لقمهای با غبن در معامله با
صغیران از گلویشان پایین نمیرفت! کجا ملت به سلطان اجازه داد که از محل منابع
طبیعی مشترک و به قیمت گورخوابی شریکان آبوخاک مشترک، آتش در جان وطن برافروزد و
زهر در جامِ جهان بریزد، تا کوخش از آن مردم باشد و کاخش به نام امانتداران و
سلطان صاحبکران؟
که تا معاملهی تسلیم کلِ ناموس و سرنوشت وطن به یک سلطان
بهعلت غبن در فهم قانون اساسی، از لحاظ حقوقی باطل است و خون شریکان در رگ و پی
خاندان مزدوران جاری است، سزاست که آن را از هر شائبه پاک کنند (اگر انسانند و
صرفا بتبچههایی کر و کور و آلت و ابزار یک بت سنگی در بتخانه نیستند).
.
برزخی بین زیر و روی و اول و آخر و ظاهر و باطنِ حلقهی
میم مردمِ بیرون از گود و #حوض_سلطان صاحبکران.
چرا هجومِ رجزهای سعید هشتم (سردار قاسمی)، از جنسِ سیل
ویرانگر 7 سعید هفتتیرکش و انقلابی نیست؟! چون خودسرانه تکمضراب میزند و آتشبهاختیاری
به فرمان رئیس آتشنشانی نیست؟ و یا چون پایگاه مردمی او از سیاستهای پوپولیستی
حضرت یوسف گوبلز (وزیر تبلیغات هیتلر) از جمله تاکتیک هنریِ #دروغ_بزرگ تبعیت نمیکند؟!
شاید هم چون حضرت گوبلز دارند برای گم کردن آدرس با یک تیر دو نشان میزنند؟ یعنی
یکجوری وسط دعوی نرخ تعیین میکنند؟ که در بازی توهمی بین سند و بیسندی، هم رجز
خوانده باشند به تهدید و هم مدعیان برآشفتهی بیسند را به جرم تشویش اذهان عمومی
منکوب کنند و این بابا شده معرکهگردان و آتشبیارشان برای داغ کردن تنور؟!
گوبلز کسی بود که در آخرین ماههای شکست آلمان در جنگ جهانی
دوم، بر اساس سیاستهای فرهنگی اس.اسها به ساختن فیلمی با حضور سربازان آلمانی
برای تهییج و شوردادن هیئتی به شعورِ مخمورِ مردم آلمان اقدام کرد. مردم آلمانی که
هنوز پر بودند از خشم سرکوب شده ناشی از شکست در جنگ جهانی اول و حالا تبدیل شده
بودند به آمال انتقامجویانهی پیروان حزبالله نازیسیم. هیتلر برای خود و ملت خود
رسالتی الوهی متصور بود و خود را صاحب وحی میدانست! و برای اجرایی کردن همان
رسالت تاریخی-الوهی، با سیاستهای کلان و استراتژیک تک نفره، سرنوشت ملتی را رقم زد
و به ته چاه ویل کشاند! سیاستهای پوپولیستی که بنایش بر سوار شدن بر موج هیجانات
و خشم فروخوردهی عوام استوار بود؛ همان موج مردمی که برای نابودی خویش، با پیشوا
بیعت کرد و مجذوب و پشتیبان دروغها و آرمانها و رؤیاپردازیهای جهانگشایانهی او
شد. هیتلری که انگیزش او برای تغییر مناسبات قدرت، همچون تمام پرچمداران سلطه بر #نفرت
از #دشمن بنا شده بود! و دشمن فرضی هیتلر و مردمش #یهودیت بود و با سفسطه نام این
نفرت را عشق به نژاد برتر بر گردهی مام میهن نام نهاده بود.
چو نیک بنگریم، چنین انگیزش وحدت آفرینی، از جنس و مبانی
وحدت مورد نظر خمینی بود. وحدتی چکشی بر اساس بندگی به یک آرمان ایدئولوژیک. خمینی
پیش از جنگ با تهییج ارتش عراق علیه صدام، عملا در امور کشوری دیگر دخالت کرد و
صدام که با پیشزمینهی ادعاهای مرزی میتوانست به مجامع بینالمللی شکایت برد با
مساعدت غیرمستقیم کشورهای استعماری، تحریک شد و چون کودک دیوانهای مرتکب به حمله
نظامی به ایران شد. خمینی پیشتر با بالارفتن از دیوار سفارت امریکا، عملا منکر
رفتار دیپلماتیک در اختلافات بینالمللی شده بود. چرا که ادبیات او بر اساس میراثی
تاریخی، غیرمدنی و سلبی-حذفی بود! از جنس ادبیات کودکانی که در کنار ریل قطار و
کوچهها به شیشهها سنگ میاندازند و از شکستن آن لذت میبرند و نهایتا در میروند!
روح سردار سعید قاسمی از جنس روح الله خمینی است که در عوارض ناشی از دوران گذار
از سنت به مدرنیته، کم کم اتوریتهی خود را در جامعه بربادرفته میبیند! پس
غیرطبیعی نیست که کنشها و واکنشهای او همراه با تیک عصبی، کاملا غیرمدنی باشد.
به همین دلیل بود و هست که سمپاتها و پیروان متفکر راه او،
همواره در تمام زمینهها به توجیه و تئوریزه کردن و ماله کشی چنین روح قدوسی در
کالبد فاسد شدنی مشغول شدند.
.
چون کسره به زیری؟ و یا چون فتحه بر رو؟
اما در توضیح علت ماهوی و در تحلیل منطقی این اپیدمی و
جنون و بیماری، باید گفت: در عوارض ناشی از جبر جغرافیایی-تاریخی، عمدتا مشکل
حیاتی کشور در قرائت و خوانشِ دو نوع مهدی است. (البته دور از جان دوست و دشمن و
آشنا و غریبه، بیماران رهگذر عنایت داشته باشند که در مثل مناقشه نیست)
در فقدان شوراهای محلی و بومی تا ملی-میهنی، همواره مهدی
بینوا(به کسر میم) فحش بیناموسی میدهد به مهدی زورگیر(به فتح میم) که صراحتا فحش
ناموسی میدهد به هر بینوای قابل خفتپذیری که نمیخواهد خفت شود!
نتیجه منطقی اینکه در داستان اصالت و فیک بودن سخن، ظاهرا
در مورد تاکتیک #دروغ_بزرگ گوبلزی و لاف و حرف مفت و رجزهی پوشالی تا اهداف واقعی
و راستین، فرق فحش ناموسی با فحش بیناموسی در زیر و زبرِ میم آن است.
هر چند: دانهی فلفل سیاه و خال مهرویان سیاه... هردو
جانسوزند، اما این کجا و آن کجا؟! و نیز اگر چه: چکمهی خانم شهین و چکمهی شمرِ
لعین... هردو از چرمند، اما این کجا و آن کجا؟! اما ایرج میرزا میداند که فرق آن
مِهدی رجزخوان با این مَهدی رجزخوان در این است که اولی مفعول و دریده است و
آتشبیار معرکه، و دومی فاعل و درنده است و آتشبهاختیار معرکه... هر چند #سعید_قاسمی
ناراضی، پس از کلی تیکِ عصبی و عربده بازی، و لو دادن فعل حرام و غیرقانونی تجاوز
به عنفِ قفقازی، پوستین هلال احمر از تن برکند و از ترس امریکا، نام سردار را از
بالای پیجش برداشت و نوشت: از این پس ننویسیم و نخوانیم سردار سعید قاسمی بلکه
بنویسیم و بخوانیم: دوستداران سعید قاسمی. بینوا دوستداران و سمپاتهای سعید
قاسمی.(آدم یاد پیروان و دوستدارانِ پرچمداران سبز و بنفش میافتد) یعنی: برای
رجزخوانی و ترساندن شیر بی یال و دم هم، خالیبندی مفت حلال است و مالیات ندارد!
سعید هم سعیدهای قدیم. از سعید امامی بگیر تا سعید حجاریان
و سعید حنایی و سعید عسگر و سعید حدادیان و سعید مرتضوی و سعید طوسی و ... که
جملگی اسلحه شان پر بود و به پرکاهی از کوره در می رفتند و جدی جدی به هر کافری در
جلوت و خلوت بصورت پنهان و پیدا زرتی شلیک میکردند!
لااقل آن سعیدهای واقعی وقتی زورگیری را یواشکی میکردند،
پس از لو رفتن ماجرا، استوار و راست قامت، قلدرانه پای لرزش هم چمبانمه میزند و
مینشستند! یعنی تا ته خط گیریم به قیمت نوشیدن جام زهر داروی نظافت چون سقراط جام
شورکران را سر میکشیدند و دو تا عاروق هم میزدند! اما این یکی پرده از زورگیری
موشهای موذی از آدمهای بدبخت و ضعیف و خفتشده و غافل برداشت، که ناجوانمردی یعنی
تا تیزی در دست داری و حریف دست و بالش بسته و از ترس می لرزد و بیپناه است،
میتوانی در کمال شهامت ایمانت را با عربده و البته از پشت به قلب طرف فرو کنی و
چون طفلان بزدلِ بادیه نشین، سنگی به شیشهی ویلای همسایه بزنی و در روی، به یادِ
ناکامیها و نافرجامیها و خفت شدنهای دوران کودکی در چالهمیدان.
دروغ بزرگ: قانون ااساسی حافظ منافع ملی است! سپاه (بدون
نام ایران در لوگو و با اهداف فرامرزی) حافظ منافع ایران و ایرانی است.
" اولین قانون او این است:
1- هیچوقت نگذارید مردم دلسرد شوند!
2- هیچوقت خطا و تقصیری را نپذیرید!
3- هیچوقت تصدیق نکنید که دشمن ممکن است صفت خوبی داشته
باشد!
4- هیچوقت جایی برای جایگزین باقی نگذارید، در آن واحد
روی یک دشمن متمرکز شوید و تقصیر هر اتفاق بدی را بر گردن او بیاندازید!
5- مردم دروغ بزرگ را زودتر از دروغ کوچک باور میکنند و
اگر دروغی را مکرراً تکرار کنید، دیر یا زود آن را باور خواهند کرد!
===================
(جملات 5 گانهی بالا در صفحهٔ ۵۱ گزارشی که از طرف دفتر
خدمات استراتژیک ایالات متحده در مورد شرح حال روحی هیتلر منتشر شده بود، بیان شده
است. هیتلر تا یک روز پیش از خودکشی ملت آلمان را پیروز جنگ جهانی دوم میدانست!
آلمان عامل دو جنگ اول و دوم بود و در هر دو جنگ شکست خورد و میلیونها نفر را به
کشتن داد و کشور خود را به ویرانه تبدیل کرد، اما همواره خود را بصورت متوهمانه
دارای بصیرت و عقل کل و پیروز میدان میدانست! او راز موج سواری بر هیجانات کور
مردم را میدانست و با سیاستهای کلان و توهمات شخصی، ملت خود را به ذلت کشاند و
جهان را دچار آشوب و تنش و جنگ و کشتار کرد! ... او با تکیه بر یک نظام ایدئولوژیک
دارای قدرت مطلقه و اهداف فرامرزی بود! و سپاه نازی و اس.اس را بر تمام مقدرات ملت
آلمان مسلط کرده بود! سوخت و عنصر اصلی انگیزش هیتلر و مردمش "نفرت" از
قوم یهود القاء شده بود اما بر آن عشق به اقتدار میهن نام گذارده بود و قصد داشت
قدرت خود را به جهان صادر کند!)
هیتلر ملت آلمان را با دروغهای بزرگ فریفته و قربانی
اهداف بلندپروازانهی جهان گشایی ناشی از اتوریته و قدرت مطلقهی خود کرد و همواره
حول خطر و نفرت از #دشمن_فرضی، ملت خود را با #سپاه نازی و اس.اس و با روشهای
تبلیغاتی و پروپاگاندایی یوزف گوبلز (از جمله تاکتیک دروغ بزرگ Große
Lüge)، به
وحدتی چکشی میکشاند و هر مخالفِ #غیرخودی
را سرکوب میکرد!
آیا ملت آلمان شریک جرم او نبود؟
چرا عاقل کند کاری...که باز آرد پشیمانی؟
این خانه ملکِ مشاع است و مردمند صاحب
پس دادنش به صاحبانِ حق، امریاست واجب.
از تختِ سلیمان و حسِ تملکِ غاصبان سلطانی
بیرون بیا زِ وَهم کاخها، که مستخدمِ کوخیانِ میدانی.
راه رهایی اما: در مرامنامه ملی-میهنی و نقشه راه تا
استقلال و آزادی
https://ebrahimi-helo.blogspot.com/2019/04/blog-post_41.html
#خیام_ابراهیمی
31
فروردین 1398
پینوشت:
1- پس از لو دادن حضور نظامی سپاه تحت پوشش #هلال_احمر در
بوسنی توسط سردار سعید قاسمی، اظهارات #کریستین_امانپور از فعالیتهای نظامی سپاه
در آموزش مجاهدین #القاعده در تشکیل یگانهای جهادی تحت پوشش هلال احمر در #بوسنی
که موجب تحریم هلال احمر شده بوده و حکومت ایران زیر بار آن نرفته بود ثابت شد! به
همین دلیل، هلال احمر ایران از سعید قاسمی شکایتی تشریفاتی کرده و سپاه او را فردی
غیر مسئول و بازنشسته دانسته و زیر حرفهای سردار زده! #سعید_قاسمی رجزخوان و عربدهکش
هم نامردی نکرد و از ترس، عنوان پیج خود را در #اینستاگرام از سردار سعید قاسمی به
"دوستداران سعید قاسمی" تغییر جنسیت داد، تا مورد پیگرد قانونی قرار
نگیرد!
نتیجه: مشت نمونه خروار است! ظاهرا دیگر فریب رجزهای
شاعرانه و غیرمردمی هیچ سعید ابوالشرّ ذوب در نظام سلطه را نباید خورد! هر سعیدی
بدون توبه، آزاده و از جنس سعید ابوالخیر نمیشود!
2- حوض سلطان = دریاچه نمک قم.
No comments:
Post a Comment