Thursday, April 4, 2019

استراتژی نجات


استراتژی نجات!
چه کسی حق دارد برای تمام مردم شعار بسازد جز تمام مردم نه بخشی از آن؟
براستی روشن ضمیران باید فاصله ی خود را از روایات تاریخی کمی دور کنند تا بتوانند به خوانشی درست نائل شوند و بر آتش هیجانات کور توسط دلالها و لابی‌ها نیفزایند. وقتی نظام سلطه در یک واکنش امنیتی هر اندیشه‌ای را با اپوزیسیون سازی کاذب تصرف میکند تا تمام مخالفین را در دامن خود داشته باشد...از طرحِ "ایرانشهری" گرفته تا تقویت پادشاهیخواهی و حتی تصاحب سکولاردموکراسی و سوسیالیسم و ... آنگاه با نیت خیر امنیتی، میتواند در دو قطبی تخاصم، ملتی را در دام استعمار جهانی به ویرانی بکشاند! اما استراتژی نجات چیست؟
پاتک به استراتژی "سایکس-پیکو" اهرم استعمار نوین
=============================
در دام سیاستهای کلان و استراتژیک استعمار نوین برای به جان هم انداختن مردم خاورمیانه و آسیای میانه، برای نفله نشدن و دستیابی به آزادی و استقلال تنها از تبدیل دو عنصر حولِ اندیشه، یعنی قومیت گرایی و مذهب گرایی (مبارزات ملی-مذهبی) به عنصر "حق آب و خاک" در چارچوب واحدهای سیاسی-جغرافیایی موجود است.
این یعنی: تبدیل تهدید به فرصت، با تغییر سیاستهای کلان تحمیلی توسط قدرت:
یعنی اولویت حق آب و خاک طبیعی و مشترک و اولیه، بر حق ثانویه از قبیل ایدئولوژی، مذهب و قومیت.
استعمار نوین (با بازیگری انگلیس و فرانسه و باج دادن به روسیه) و پس از آن با بازیگری و کم کم بازیگردانی امریکا، از پیش از جنگ جهانی اول همواره بر دو عنصر ملی-مذهبی، دولت عثمانی را در هم شکسته و فروپاشاندند! هدف استعمار نوین با "قرارداد سایکس - پیکو" بر اساس آن دو عنصر ایدئولوژیک و ملی، تجزیه‌ی خاورمیانه و ایجاد تنش بر اساس تثبیتِ آوارگی دو قوم یهود و ارامنه بود! باج به روسیه حکومت کردهای عراق و ایران و ترکیه و سوریه بود، که البته محقق نشد!
آتاتورک که سردار دولت عثمانی بود با تهور در جنگ عملا این نقشه را به هم ریخت و باج کردستان به روسیه محقق نشد! اما استعمار سپس خود آتاتورک را عامل نسل کشی ارامنه کرد. روسیه این بازی را به هم زد. قوم یهود و اسرائیل را در خاورمیانه عنصر تنش‌های کین ورزانه ی بومی کردند که این ماجرا تاکنون ادامه دارد. قربانی اما ملت یهود و سایر ملل منطقه...
بر اساس همین استراتژی روسیه تزاری از هم پاشید. لنین این بازی را به هم ریخت!
استعمار نوین در راستای تجزیه‌ی منطقه، گردِ دو عنصرِ "جهان بینی ایدئولوژیک ومذهب، و قومیت و ملی‌گرایی فرهنگی" عملا در آسیای میانه نیز بین ترکها و ارامنه اختلاف انداخت.
روسیه، آتاتورک، لنین، رضا شاه، محمد رضا شاه، خمینی (و در راستای او اکنون خامنه‌ای) هر یک در یک دوره ای دارای میدان شدند و بعدها به علت استقلال شخصیت بازی استعمار را به هم ریختند و نهایتا حذف شدند! آنها ناخودآگاه(؟) عملا به آلتی در دست استعمار تبدیل شدند!... چون هدف تمام ایشان یا قومیت گرایی بود و یا ایدئولوژی که بنایش بر تضاد منافع بین خودی و غیرخودی است!
تبدیل تهدید به فرصت با تغییر سیاستهای کلان:
یعنی اولویت حق آب و خاک طبیعی و مشترک و اولیه، بر حق ثانویه از قبیل ایدئولوژی، مذهب و قومیت.
اگر پرچمداران و مردمگرایان و مردم منطقه در فکر تبدیل این اولویت از اندیشه به حق آب و خاک نباشند، بتدریج طعمه و قربانی مطامع کلان استعمار قرار خواهند گرفت!
ماجرای خوجالی (بین دو قوم ارمنی و آذربایجان) نیز از نارنجکها و مین گذاری کین و بغض در منطقه آب می‌خورد. هر چند ماجرا از پیش از دو قرارداد گلستان و ترکمانچای در زمان صفوی آغاز شد! جابجایی قومیتها در سرزمینها و افزودن و کاستن از ترکیب قومیتی و مذهبی برای کنترل امنیتی تزارها و حکومتها ... در تداوم همین در بدری و بازی با مردم منطقه که همواره با ارامنه بازی شده بود... متاسفانه آذربایجان در جریان قتل عام شهروندان خود که از خوجالی در حال خروج بودند و با فرافکنی این جنایت بر دوش ارامنه بر تعمیق این کین ورزی به عنوان فتنه‌ی همیشگی جنگ و تنش افزودند. ارامنه‌ای که با حمایت روسیه در جنگ با ایشان بودند و به روایت خبرنگاران آذری و مردم خوجالی توسط ارامنه صورت نگرفت بلکه توسط ارتش آذربایجان علیه مردم خودش صورت گرفت تا ایشان از خوجالی خارج نشوند و ترکیب عددی ترکها را کم نکنند، عملا خبرنگاران هم یکی یکی در باکو و اینسوی و آنسو ترور شدند! اما چرا روسیه با دفاع و تجهیز ارامنه از یکسو و امضاء قراردادی بین المللی برای خرج ارامنه از خوجالی ( که پس از جابجایی های مستمر تاریخی اکنون دارای 90 درصد ارمنی است) سیاستی دوگانه بازی میکند؟ به نظر میرسد ملتهای منطقه به جای برچیدن آتش از دل تاریخ باید برای طعمه نشدن از منافع زودگذر صرف نظر کرده و همین واقعیت امروز را بپذیرند و هر چه زودتر به فکر تغییر استراتژی باشند!
بر این اساس برای اپوزیسیون و پوزیسیون ایران هم راهی نمانده که عنصر آب و خاک را جایگزین اندیشه (قومیت گرایی و ایدئولوژی) کنند!
اما از آنجا که حکومت و نظام آلوده به خطای استراتژیک خود در دام استعمار جهانی شده است، این برعهده‌ی اپوزیسیون فهیم است که با تغییر استراتژی خود از ادبیات سلبی-حذفی به ادبیات ایجابیجذبی عملا تهدید را به فرصت تبدیل کند و خود با شعار تنش آفرین و سنگرساز، عامل تشدید این انحراف نشود تا شاید بصورت مسالمت آمیز بتواند با کشاندن اکثریت مردم به یک میدان میلیونی امن در کنار اقلیت مشروع، مقبولیت خود را با اثبات برساند تا تغییرات بنیادی را در ساختار حکومت بدون امید به اصطلاحات در چارچوب این قانون اساسی، تحول را بصورت مسالمت آمیز حتمی کند و از حاشیه به متن بکشاند و مقدور کند!
وقتی در #آچمز کردن نظام سلطه که در راهی خطاست، تغییر قانون اساسی کتمان ناپذیر شود و به نفع کل مردم تغییر کند، آنگاه: چون که صد آمد نود هم نزد ماست!
باید ادبیاتِ خشن و مبارزه‌ی مستقیم را به تصرف اقلیت توسط اکثریت با شعار وحدتبخش بر اساس حق آب و خاک مشترک تبدیل کرد که موجب فهم مشترک منافع و مهرورزی است! نه رقابت و تنش برای حق برتر.
چنین روشی نیازمند نقشه‌ی راه گام به گام با تدوین شعارهاست!
نباید فریبی را که لنین با تدوین شعارهای خشونتبار (در سال 1903 در لندن و در خارج از روسیه تزاری) علیه امپراطوری روسیه تزاری خورد و کار را به جنگ ایدئولوژیک مردمی و استقرار استالین و نهایتا تجزیه‌ی شوروی شد را تکرار کرد! هر چند هدف او استقرار یک حکومت ایدئولوژیک مبتنی بر تضاد منافع بین کارگران جهان و امپریالیسم بود؛ اما انقلابیون میتوانستند روسیه تزاری را به جای تاکید بر تضاد منافع به#هم_افزایی بکشانند و با گزینش ادبیات "ایجابی-جذبی" عملا روسیه را تبدیل به نظامی مردمی کنند! اما با انتخاب عنصر #تضاد و تخاصم ( که دلخوان استعمار بود) در نبردی نابرابر، سرنوشتی شوم را برای مردم منطقه رقم زدند!
بنابراین تمام ایرانیان پاکنهاد و مردمی که خواستار امنیت و تعالی هستند، با هشیاری نباید در دام سناریوهایی تنش آفرین ناشی از تضاد منافع که امری تحمیلی و استعماری است افتاده، و به جای برجسته کردن اندیشه(از هر نوع ایرانشهری و فئودالیسم و سکولاردموکراتیسم جمهوریخواهی و پادشاهیخواهی و ...) تنها حق تابعیت و حق برابر در آب و خاک را برجسته کنند و ضروری است که بر مشترکات آب و خاک که تنها بستر وحدت همه با همه است تاکید کنند، نه اینکه بر اختلافات ایدئولوژیک و قومیتی بیفزایند. چون در این صورت، نه از تاک ماند نشان، نه از تاکنشان. و خواه ناخواه ایران#ایرانستان خواهد شد و قدرت مردمی در راه آزمون و خطاهای آزمایشگاهی استعمار روز به روز لاغر و لاغرتر خواهد شد!
خیام ابراهیمی
12 اسفند 97
====
اهمیت شعار
(که بیانگر هدف و ادبیات مسالمت آمیز و یا جنگی نابرابر است)
براندازی یا استقرار اراده مردمی بصورت مسالمت آمیز بدون شعار سنگرساز و بدون امید به کارکردِ اصلاح طلبی در چارچوب قانون اساسی فعلی.
ملاحظه کنیم که عناصر آتش و آتشبیاری انقلاب لنین چه بود؟
تدوین و تعیین شعار آنقدر مهم است که در مبارزات جدی همواره برای آن تدبیر میشده و به دست باد و یا نفوذیان و آتشبیارانی برای آتش به اختیاران سپرده نمیشده است! بر خلاف اپوزیسیون فعلی ایران که هر یک بصورت جدا جدا در مسیر راه شعار میسازد و نهایتا هم شعار سیستم امنیتی را ملی و هدف خود می‌کند!
تدوین شعارها:
رادیکال کردن مبارزه ی مستقیم با نظام حاکم به جای تصرف بصورت مسالمت آمیز
شعار سرنگونی رژیم تزاری ( براندازی) ...به جای شعار استرداد اراده مردمی
متهم کردن خیانت به بخشی از مبارزین و مردم ( همین اتهام مزدوری امروزی)
تقدس قهر و خشم انفلابی
....
دومین کنگره حزب سوسیال دمکرات کارگری روسیه در سال ۱۹۰۳ در لندن پایتخت بریتانیا برگزار شد. در بحث پیرامون تدوین شعارهای مرحله‌ای مبارزه با حکومت تزاری، لنین موضعی رادیکال اتخاذ کرد و هر شعاری غیر از «سرنگونی رژیم تزاری و تشکیل حکومت کارگری» را «سازش با طبقات استثمارگر و خیانت به منافع طبقه کارگر» خواند. او با همراهان خود که بلشویک (اکثریت) نامیده شدند، جناح رادیکال حزب را تشکیل دادند.
به نظر مخالفان لنین در حزب (منشویکها) زمینه‌های عینی و ذهنی انقلاب در روسیه فراهم نبود. در برابر آن‌ها لنین معتقد بود که «انقلابیون حرفه‌ای» وظیفه دارند که توده‌های زحمتکش را برای کسب قدرت با توسل به «قهر انقلابی» آماده کنند.
مخالفت بلشویک‌ها با کادرهای قدیمی حزب (منشویک)، نخست به رقابت، و سرانجام به دشمنی تا انشعاب کامل از حزب در سال ۱۹۱۲ انجامید.
نتیجه: شما با یک شعار اشتباه، تنش آفرین و سنگرساز و یا معرفتبار و مسالمت آمیز میتوانید ملتی را زمین بزنید! شعاری که بر نفی و سلب و حذف طرف مقابل باشد و یا حرکتی ایجابی و جذبی بر اساس منافع مشترک قابل فهم همگان باشد؟
انتخاب با شماست که در زمین دشمن بازی کنید یا در زمین تمام ملت.
تاریخ از هوش شما ثبت نام خواهد کرد.

Edit or delete this
Image may contain: 2 people


No comments:

Post a Comment

کاروان میلیونی دفاعی صلح در اوکراین

# کاروان_میلیونی_دفاعی_صلح   در  # اوکراین تقریبا مطمئنم که مردم # اوکراین قربانیِ کاسبی و تبانی شرق و غرب در سناریوهای نظم نوین جهانی تو...